بازدید امروز : 25
بازدید دیروز : 4
کل بازدید : 123996
کل یادداشتها ها : 148
واسیلی کاندینکی ، هنرمند بزرگ روسی در حالی به نقاشی روی آورد که سنین جوانی را کاملا پشت سر گذاشته بود . او در این هنگام به درجه استادی در حقوق رسیده بود، اما آن را رها کرد و به فراگیری نقاشی پرداخت.
نخستین آثارش که از هال و هوای اکسپرسیونیستی برخوردار است، با موضوع منظره است. ترکیب بندی های ساده ، بدون نوآوری خاص و البته از نظر رنگی دارای کیفیتی قابل توجه.
از سال 1900 به بعد کم کم آثارش جنبه ای شخصی می یابد و می توان در آنها سبک خاص و ویژه او را مشاهده کرد. بیشتر جاها از نقطه گذاری استفاده شده و رنگها هم شفاف و درخشان هستند. نقاشی ها دارای موضوع و روایت بوده و شبیه تصاویری از زندگی مردم هستند.
به طور قطع در این دوران ، کاندینسکی مشغول مطالعه و کسب معلومات گوناگون بوده است. دوره بعدی آثار، مربوط به 1910-11 است که از اهمیتی ویژه برخوردار است. مهمترین مشخصه این دوره آثار کاندینسکی، استفاده از رنگهای درخشان است که مانند موسیقی دارای ضرباهنگ متنوع و پرشوری است. نقاشی ها یادآور مناظر طبیعی هستند. رنگها درخشان و ناب با تنوع فراوان در کنار هم و روی هم به توسط ضربه ها و حرکت های نرم و بازیگوشانه قلمو قرار گرفته و مالیده شده اند.
ترکیب بندی این آثار بسیار فعال ، پویا و نوجو است . فرم و رنگ هر دو ارزش فراوان و البته برابر دارند.
مسلما آنچه شالوده تفکر و اندیشه کاندینسکی محسوب می شود در همین دوران شکل گرفته است. در ضمن کتاب وی با نام «معنویت در هنر» در همین دوران نوشته شده و گروه سوار آبیفام نیز در خلال همین سالها تشکیل شده است.
آزادی و بدعت کاندینسکی در بکار بردن رنگ و فرم نشان از تحولی مهم و بنیادی در ذهنیت هنرمند اوست.
درخشش و تلون فراوان رنگها با احساس موسیقی ای که از درون آنها برمی خیزد، بویژه در هنگام قرار گرفتنشان و اینکه در جهت معرفی و نمایش هیچ شکل جسمانی و مشخصی قرار ندارند، نشان از اندیشه ژرفی دارد که هنرمند در پس کارهایش قصد بیان آن را داشته است.
مهمترین نکته ای که کاندینسکی در بیان اندیشه اش به آن تأکید دارد این است که هنر و نقاشی باید پاسخی به نیازهای درونی باشد. این راه اصلی برای هنر است. چنانکه می گوید:
« هنر در شمار زندگی معنوی است و یکی از توانا ترین پیکانهای آن محسوب می شود.»
« چه بسا چیزهایی که امروز مردم ما آزمودن آن را ناپسند و وحشتناک می دانند ولی عاقبت آن به بیداری ای درونی منجر خواهد شد. این چه زمان فرا خواهد رسید؟ نمیدانم! شاید در سال 2000.»
البته این چیزی نیست که کاندینسکی آن را کشف کرده باشد. مسلما در طول تاریخ بسیاری از هنرمندان برای پاسخ به نیاز درونیشان اثر هنری خلق کرده اند. هنر هم بسته به شرایط جامعه توانسته پاسخگوی این نیازهای درونی و معنوی جامعه باشد. اما اهمیت کاندینسکی در این است که توانست این نیروی معنوی را به طور کامل در نقاشی برقرار کرده ، و آن را به عنوان تنها راه رسیدن به خلاقیت هنری معرفی کند.
برای وی هنر و نقاشی یک عمل کاملا درونی و فقط پاسخ درونی به روح انسان است. اینکه چطور باید زواید و مسائل بی ربط و بی اهمیت ظاهری از نقاشی و هنر ناب حذف شود. نقاشی و هنر متعلق به فعالیت عمیق ترین ارتعاشات روحی انسان است که براستی با آنچه متعلق به جسم ما و دنیای ظاهری مادیات است، تفاوت دارد.
چنین نگاهی در ابتدای قرن بیستم و فرا رسیدن دوران پیشرفتهای انسان منجر به پیدایی هنر انتزاعی شد.
نگرش عارفانه اساس هنر کاندینسکی را تشکیل میدهد. او به دنبال درونی تربین راه ها برای نقاشی است. نقاشی و هنری که از هرگونه احساس ظاهری و جنبه مادی دوری کند. هنری بزرگ که خردمندی کامل و جدیدی برای بشر به ارمغان خواهد آورد. وی می گوید:
« چه بسا چیزهایی که امروز مردم ما آزمودن آن را ناپسند و وحشتناک می دانند ولی عاقبت آن به بیداری ای درونی منجر خواهد شد. این چه زمان فرا خواهد رسید؟ نمیدانم! شاید در سال 2000.»
س.رمضان ماهی بخش هنری تبیان
منابع:
- معنویت در هنر/ واسیلی کاندینسکی/ ترجمه هوشنگ وزیری
- Kandinssky/ Heleana Hahl Koch/ 1993
مجله هنرنامه/ حسین مهدیان
سن دقیق بالا رفتن در کودکان متفاوت می باشد، اما به طور کلی در حین سال دوم، کودک شروع به بالا رفتن از مبلمان، پله، نرده و غیره می کند.
راه رفتن به تنهایی
یکی از هیجان انگیزترین مراحل رشد کودک در اوایل 2 سالگی، راه رفتن می باشد. کودک بدون کمک راه می رود، یک گام لرزان اما مصمم.
بیشتر کودکان بین 9 تا 17 ماهگی شروع به راه رفتن می کنند. به طور متوسط در سن 14 ماهگی، کودک شروع به راه رفتن می کند.
کودکانی که تازه راه رفتن را ترجبه کرده اند، نمی توانید آنها را از راه رفتن منصرف کنید. پس، بهتر است مراقبشان باشید.
دویدن
کودک نوپا، شش ماه بعد از این که راه رفت، ممکن است شروع به دویدن کند.
آیا شما می توانید کودک خود را از دویدن منع کنید؟ مسلما، نه. پس، باید در این زمان بیشتر مواظب کودکتان باشید.
بالا رفتن
بسیاری از والدین دوست ندارند که کودکشان از نرده و پله بالا برود. اما به هر حال، بالا رفتن نیز جزئی از رشد کودک می باشد.
سن دقیق بالا رفتن در کودکان متفاوت می باشد، اما به طور کلی در حین سال دوم، کودک شروع به بالا رفتن از مبلمان، پله، نرده و غیره می کند.
ضربه زدن به توپ
ضربه زدن به توپ، ممکن است به ظاهر عملی ساده باشد، اما نیاز به مجموعه پیچیده ای از توانایی ها دارد.
کودک نوپا برای ضربه و یا لگد زدن به توپ نیاز به دو مهارت دارد:
اول، هماهنگی بدنی برای ضربه زدن و دوم، مهارت های تفکر برای درک کردن علت و معلول می باشد.
به هر حال، هنگامی که کودک دریابد که توپ بالا و پایین می رود و می تواند آن را پرتاب کند، از آن زمان به بعد اسباب بازی، غذا و هر چیزی که در مقابلش باشد و ببیند را پرتاب می کند.
خط خطی کردن کاغذ
خطوطی که برای بار اول کودک شما می کشد، به نظرتان شاید بی بها باشد. اما این را بدانید که: کودک در طی سال دوم، عضلات انگشتان و دست خود را بهتر کنترل می کند.
این مهارت انگشتان به کودک نوپا کمک می کند که با مداد رنگی خط خطی کند و با قاشق غذا بخورد.
بازی ساختگی
بین 18 تا 24 ماهگی، بروز تغییرات مغز موجب ایجاد یک نقطه عطف در کودک نوپا می شود که عبارت است از: مهارت توانایی بازی ساختگی.
کودک ممکن است با اسباب بازی خود حرف بزند و یا به اسباب بازی خود غذا بدهد.
حرف زدن واقعی
بین 15 تا 18 ماهگی، شما کلمات مبهمی را در حرف های کودکتان می شنوید.
بین 18 تا 24 ماهگی، کودک عبارات ساده ای مانند : بیا، برو، بشین و ... را می گوید.
از پایان سن دو سالگی، ممکن است حتی یک تا دو جمله کوتاه را از کودک خود بشنوید.
بازی با کوکان
در پایان دو سالگی، بیشتر کودکان، علاقه زیادی برای شرکت کردن در جمع کودکان دارند. اما در این زمان بهتر است والدین کنار کودکانشان باشند و یا کودک را به فرد دیگری بسپارند تا مراقب او باشد، مثل پرستار کودک، مادربزرگ، خاله و ... .
مریم سجادپور
بخش سلامت تبیا
قلب پستانداران در قفسه سینه جای دارد و با کیسه ی ظریفی به نام دل پوش Pericardiumاحاطه شده است.
دل () ماهیچه ای کلفت، دارای چهار حفره کامل است (نظیر پرندگان)، دو دهلیز و دو بطن (شکمچه).
مسیر خون از قلب و شش های پستانداران درست نظیر مسیر جریان خون از قلب و شش پرندگان می باشد.
با این تفاوت که در پستانداران خون توسط کمان آئورتی سمت چپ از بطن چپ خارج می گردد و به سراسر بدن پخش می شود.
کمی جلوتر از سرخرگ آئورتی یک سرخرگ بی نام Innominate Artery خارج می شود. که در واقع بقایای قوس یا کمان آئورتی راست به شمار می رود.
درست در این نقطه است که دو سرخرگ کاروتید انشعاب پیدا می کنند و سرخرگ بی نام به طرف راست امتداد می یابد.
از کمان آئورتی همچنین شاخه ای به نام زیر ترقوه ای چپ (زیر چینه ای چپ) منشعب شده و با نام سرخرگ پشتی به سمت پشت امتداد می یابد. از این سرخرگ انشعاباتی به اندام های داخلی، دیواره ی بدن و پاهای عقبی فرستاده می شود. سپس به صورت سرخرگ دمی
دستگاه سیاهرگی شامل سیاهرگ های سر و گردن Jugular veinsاست که خون سر و گردن را به قلب باز می گردانند.
سیاهرگ های زیر ترقوه ای Subclavian veins که خون را از پاهای جلویی (دست ها) آورده و به دهلیز راست می ریزد.
همچنین بزرگ سیاهرگ زیرین Posterior veins خون را از دم، پاهای عقب، کلیه ها، غدد تناسلی و ماهیچه های پشتی آورده و به دهلیز راست می ریزد.
از اندام های گوارشی نیز سیستم باب کلیوی Hepacic portal system خون را به کبد می برد و از آنجا توسط سیاهرگ های کبدی Hepatic veins به سیاهرگ زیرین متصل می شود.
جالب است بدانید پستانداران، سیستم باب کلیوی ندارند. و ضمنا طحال Spleend یک توده ی تیره رنگ و باریک است که در عقب معده جای دارد.
مرکز یادگیری سایت تبیان
تهیه و تنظیم: یگانه داودی
نخل از جنس چوب است و آن را به شکل برگ درخت و یا سرو میسازند. معمولاً وزن نخل زیاد است و جابهجا کردن آن نیاز به کمک دهها نفر دارد اما به هر حال این نخل نماد تابوت «سیدالشهداء» یا نمادی ازتابوت شهدای کربلا است که مردم یزد در گویش محاورهای به آن «نقل» میگویند و معتقدند که «نخل» یا «نقل» نشانی از اقامت برافراشته شهدا است.
دکتر «اسلامی ندوشن» مینویسد: «با آن که نخل هیچ شباهتی به درخت خرما ندارد، آن را به نام این درخت مینامند. شاید به علت آن که اصلش از جنوبغربی و بینالنهرین است. نخل شباهت بسیاری به درخت سرو دارد و سرو در فرهنگ عامه یعنی جاودانگی و رشادت و زندگی اخروی و آزادگی که یادآور روحیات و خصایل امام حسین(ع) است. هم چنین این مراسم بازتابی است از «نقل» حکایت کربلا.»
چند روز پیش از شروع ماه محرم، خادمان شروع به تزیین و آذین بستن نخل میکنند. آذینبندی نخل حداقل یک هفته طول میکشد. در طول این مدت، آنها زیورآلات و وسایل مربوط به تزیین نخل را ـ که قدمت آنها به دوره صفویه میرسد ـ از انبار بیرون آورده و تمام روز را با پاهای برهنه مشغول کار می شوند.
بستن نخل نیاز به مهارت و سلیقه خاص دارد و خادمان شیوههای آن را از پدر و اجداد خود آموختهاند. آنها ابتدا بدنه نخل را با پارچه سیاه میپوشانند، آن گاه روی پارچه سیاه را شمشیربندان میکنند. برای این کار، صدها شمشیر، قمه و خنجر برهنه ـ که بعضی از آنها جنس بسیار عالی دارد و نام سازنده آنها بر روی آنها نقر شده ـ را در دو ردیف بر دو بدنه نخل میبندند. به طوری که هر دو طرف نخل، شمشیربندان میشود و هیچ جای خالی در آن باقی نمیماند.
سپس تزیینات دیگری از قبیل آیینههای بزرگ قابدار، منگلهها و دستمالهای ابریشمی رنگی و زری را در دو سوی نخل میبندند و بر تارک آن جقههای فلزی از جنس فولاد و برنج و همرنگ آنها پرهای طاووس یا میوه انار میگذارند و نخل را مانند یک حجله، زیبا و خوشبو میکنند. در داخل آن نیز زنگهای بزرگی را با طناب میآویزند و بچهها هنگام حرکت، آنها را به صدا در میآورند.
برای بلند کردن نخل، دهها تن از مردان محله، زیر پایههای نخل رفته، آن را با عظمت تمام به حرکت درمیآورند و چون جنازهای با شکوه، از میان موج جمعیت عبور میدهند. نخل گردانان اغلب آن را چند بار دور حسینیه محل میچرخانند.
در اطراف یزد رسم بر این است که درختان را وقف میکنند تا پس از کهنسال شدن، ساقههای آنها را ببرند و نخل را مرمت کنند. نخلسازی صنعت ظریفی است که همگان از عهده آن بر نمیآیند. استادان این رشته شیوههای ساخت آن را به دیگران میآموزند. به دلیل اهمیت نخل و نخلگردانی در یزد، هماکنون خانوادههایی در این منطقه وجود دارند که شهرت آنها «نخلبند» و «نخلساز» است.
به جز نخل گردانی، یزدی ها مراسم معروف دیگری هم دارند که به آن دسته سقا گفته می شود. در این مراسم گروهی از نوجوانان لباس سیاه میپوشند و لنگ قرمزی دور کمر خود میبندند. آنها مشک روی دوش گذاشته و بازوبندی از قرآنمجید را که با پولکهای رنگارنگ و برگهای فلزی نقرهای رنگ تزیین شده، بر کتف خود میبندند و در صفی منظم با ذاکر و سردسته خود هم خوانی میکنند.
اگر فصل گرما باشد یکی دو نفر هم در پشت صف با مشک پر از آب و یا شرب گلاب به اهل مجلس و عزاداران آب میدهند. آنها آب را در جام ابوالفضل(ع) ریخته و به مردم تعارف میکنند. دسته سقای یک علم چهارگوش دوپایه و یا یک علم سهگوش با تمثال حضرت ابوالفضل(ع) را با خود حمل میکنند.
در شهر یزد محله گردی دستههای عزادار مرسوم نیست ولی در برخی از شهرهای استان هنوز این سنت دیرینه وجود دارد که پیاده در محله میچرخند و پس از آن در مسجد یا تکیه و حسینیه به عزاداری میپردازند. در پیشاپیش دستههای عزادار، افرادی پرچم های بسیار بلند را حمل میکنند که معمولا به رنگ های سبز و قرمز هستند و با نقاشی، منجوق دوزی و یا گلدوزی، نام و نشان هیات عزدار بر روی آن نصب شده است.
در یزد به اسب زین کردهای که به طرز خاص آراسته شده و پیشاپیش دسته عزاداری حرکت میکند، «کتل» میگویند. گاهی به گردن این اسب چند شال، ترمه یا ابریشمی به رنگهای سبز و سرخ آویزان کرده و سر و صورت حیوان را با چند قطعه آیینه کوچک، نگین، قرآن و ... آذین می کنند و گاهی بنا بر سلیقه شخصی سفید خونآلودی را بر پشت حیوان میکشند و چند قطعه چوب رنگ شده قرمز به نشانه تیر و پیکان در پارچه فرو میکنند.
هم چنین کبوتر زندهای را که با رنگ قرمز آغشته شده نیز بر پشت اسب میگذارند. افسار این اسب یا کتل همواره در دست محافظ آن است و جلو دسته سینهزنی حرکت میکند و محافظ آن مرتب سر و صورت حیوان را نوازش میکند. این حرکت نمادین را «اسب و کتل» مینامند.
فراوری: الهام مرادی
بخش گردشگری تبیان
برگرفته از: فارس، میراث آریا
تست های سالیانه چشم تنها راه برای جلوگیری از بیماری های چشم هستند. این اصلا خوب نیست که منتظر بمانیم تا علائم بیماری های چشمی برای مان مشکل ساز شوند و بعد به پزشک مراجعه کنیم.
1- هرگز از دستمال کاغذی یا دستمال توالت برای پاک کردن شیشه عینک خود استفاده نکنید. این دستمال ها از چوب ساخته شده اند و شیشه های عینک شما را خش می اندازند. بلکه از پارچه های بسیار نرم و لطیف مثل ابریشم استفاده کنید.
2- بسیاری از مردم می دانند که اشعه ماورای بنفش (UV) به پوست آسیب جدی می رساند، اما نمی دانند که این اشعه برای چشمها نیز مضر است. آیا شما از کسانی هستید که تنها زمانی که آسمان آفتابی است عینک آفتابی می زنید؟
عینک آفتابی ای را انتخاب کنید که به اندازه کافی برای جلوگیری از ورود این اشعه از بالا و پایین بزرگ باشد، حتی اطراف آن نیز ضخیم باشد.
3- بسیاری از ما فکر می کنیم، پس از یک جراحی چشم، به سرعت می توانیم به زندگی عادی خود برگردیم، اما در واقع برای بسیاری از افراد، این زمان، مقدار بیشتر طول می کشد. پس از اینکه مجبور شدیم بر روی یک متن تمرکز کنیم، متوجه می شویم که آنقدر ها هم که فکر می کنیم کار ساده ای نیست و به زمانی بیشتر نیاز است.
4- عینک آفتابی پولاریزه برای کم کردن حساسیت نسبت به نور و بازتاب آن از اجسام براق، بسیار مناسب هستند، اما موقع دیدن صفحه موبایل یا سیستم های راهیاب، شما را با مشکل مواجه خواهند کرد. این مشکل حتی برای دیدن صفحه های دستگاه های خودپرداز جدی تر خواهد بود. پس در این موارد آن را از چشمتان بردارید.
5- علی رغم اینکه نسل های مختلف، درباره فواید هویج، به فرزندان خود بسیار گفته اند، فقط هویج بهترین غذا برای چشم ها نیست. شاید بتوان این امتیاز را به اسفناج، کلم پیچ و دیگر سبزیجات با برگ تیره نیز نسبت داد.
6- قطره های چشم (از هر نوع)، اگر در یخچال نگهداری شوند، سوزش کمتری ایجاد می کنند و یک ماه پس از باز کردن درب آنها، باید آنها را دور انداخت.
7- بعضی از پزشکان بیماران را جهت جراحی آب مروارید تحت فشار قرار می دهند. اگر برای جراحی با مشکلات مالی مواجه هستید، باید گفت که صبر کردن برای این جراحی آسیبی به چشم های شما نمی رساند. آب مروارید فقط دید شما را با مشکل روبرو می کند مانند این است که از یک پنجره کثیف به بیرون نگاه کنید. البته تا حد امکان سعی کنید زودتر پولی فراهم کرده و این جراحی را انجام دهید.
8- مطالعه در نور کم به چشمان شما آسیب می رساند و بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد سردرد شدن شماست.
9- اگر از لنزهای مدت دار استفاده می کنید، آنها را قبل از خواب در بیاورید. احتمال عفونی شدن چشم ها موقع خوابیدن با این لنزها، 10 تا 15 برابر بیشتر است.
10- زمانی که به قطره چشم نیاز دارید، آن قطره ای را که از خیلی وقت پیش در کابینت نگه داشته اید، استفاده نکنید. اگر چشم شما عفونی شده باشد، این قطره شاید قرمزی چشم را بهتر کند، اما ممکن است باعث بدتر شدن عفونت شود. برخی افراد چشم خود را به خاطر همین اشتباه از دست داده اند.
11- ورم ملتحمه چشم همیشه خوشخیم نیست. برخی بیماران به خاطر این بیماری دچار حساسیت به نور شده و یا بینایی خود را از دست می دهند. اما بسیاری از پزشکان، آنتی بیوتیک را برای درمان آن تجویز می کنند که اگر مشکل ویروسی باشد هیچ کمکی نخواهد کرد. اما اگر مبتلا به ورم ملتحمه باکتریایی شده باشید، شاید چنین درمانی برای شما موثر باشد.
12- تست های سالیانه چشم تنها راه برای جلوگیری از بیماری های چشم هستند. این اصلا خوب نیست که منتظر بمانیم تا علائم بیماری های چشمی برای مان مشکل ساز شوند و بعد به پزشک مراجعه کنیم. توجه داشته باشید، برخی بیماری های چشمی تا زمانی که بینایی شما را از بین نبرند، بروز نمی کنند.
13- اگر سن شما بالای 60 سال است و تصمیم به عمل جراحی لیزیک چشم گرفته اید، صبر کنید تا دچار آب مروارید شوید. سپس پزشک می تواند بینایی شما را طی جراحی آب مروارید ترمیم کند.
بخش سلامت تبیان