بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 4
کل بازدید : 123982
کل یادداشتها ها : 148
مرحوم آقاى بلادى فرمود یکى از بستگانم که چند سال در فرانسه براى تحصیل توقف داشت، در مراجعتش نقل کرد که:
در پاریس خانه اى کرایه کردم و سگى را براى پاسبانى نگاه داشته بودم، شبها درب خانه را مى بستم و سگ نزد در مى خوابید و من به کلاس درس مى رفتم و برمى گشتم و سگ همراهم به خانه داخل مى شد. شبى مراجعتم طول کشید و هوا هم به سختى سرد بود به ناچار پشت گردنى پالتو خود را بالا آورده، گوشها و سرم را پوشاندم و دستکش در دست کرده صورتم را گرفتم، به طورى که تنها چشمم براى دیدن راه باز بود، با این هیئت درب خانه آمدم تا خواستم قفل در را باز کنم سگ زبان بسته چون هیئت خود را تغییر داده بودم و صورتم را پوشیده بودم، مرا نشناخت، به من حمله کرد و دامن پالتوی مرا گرفت.
من فورا پشت پالتو را انداختم وصورتم را باز کرده، صدایش زدم تا مرا شناخت. با نهایت شرمسارى به گوشه اى از کوچه خزید. در خانه را باز کردم و هرچه اصرار کردم داخل خانه نشد. به ناچار در را بسته و خوابیدم. صبح که به سراغ سگ آمدم دیدم مرده است، دانستم از شدت حیا جان داده است...
اینجاست که باید هر فرد از ما به سگ نفس خود خطاب کنیم که چقدر بى حیاییم، راستى که چرا از پروردگارمان که همه چیزمان از او است حیا نمى کنیم، و ملاحظه حضور حضرتش را نمى نماییم؟؟
منبع:داستانهای شگفت شهید دسغیب
وقتی مجردی رییس خودت و نوکر خودت هستی. کسی برات برنامه ریزی نمی کنه.هرکاری حال کردی و حالش را داشتی انجام می دی.مجبور نیستی به میهمانی هایی که دوست نداری بری و میهمان هایی را که دوست نداری تحمل کنی. مهمتر ازهمه این که اختیار ساعت خواب و بیداری ات با خودته!
*
به عنوان یک پسر می تونی ازلباس زیرهای مامان دوزگل گلی استفاده کنی و به عنوان یک دختر می تونی اگر وقت نداشتی یک سری کارهای فوق برنامه مثل آن دسته از نظافت ها که مال زیر لباس است و به بهداشت هم ربطی ندارد، به تعویق بیندازی( پاستوریزه تر ازاین نمی توانستم توضیح بدهم!)
... کسی هم شما را متهم به بی توجهی به خودش نمی کنهi!
*
آشپزی؟؟ تعویض واشرشیرآب و لامپ سوخته؟؟ اتو کشی؟؟ خرید هفتگی؟؟
بابا بذار بخوابیم صبح جمعه ای!
*
حتما می دونید که هرکدام از روش های پیشگیری از بارداری، برای خودشان عوارضی دارند.
وقتی مجردی اصلا ذهنت را با فکر کردن برای انتخاب یکی از این روش ها خسته نمی کنی و خودت را در معرض عوارض آنها قرار نمی دی!
*
دلایل اقتصادی را هم نمی شه نادیده گرفت... ببینم، تو دوست داری حقوقت صرف خرید کولرو i بخاری وچشم روشنی و اجاره خانه کارت اینترنت و پرداخت قبض موبایل؟!
*
باجناق فامیل نمی شود، جاری و خواهرشوهرهم که اصلا آدم به حساب نمی آیند!
حالا چه اصراری داری خودت را باجناق یا زن برادرکسی بکنی؟! حوصله داری می خوای با مادرشوهر یا مادر زن درگیر بشی؟!
*
اگرمجرد باشید هیچ وقت کسی ازجنس مخالف را نخواهید دید که با دیدنش توی دلتون بگویید:"کاش من هنوز مجرد بودم!"(اَه اَه، چه مجردهای هوسبازی! خجالت نمی کشید؟!)
*
هیچ می دونستید که همین"مجرد بودن"، به خودی خود خیلی جاها ازعوامل جذابیت شما برای دیگران به حساب می آید و باعث زودتر راه افتادن کارتان می شود؟!
*
شاکی هستید که زندگیتان یک چیزی کم دارد؟
این خیلی بهتراست تا آن که ازدواج کنید و به این نتیجه برسید که توی زندگیتان یک چیزی اضافی است!!
*
خلاصه که به قول یکی از بزرگان:
" آدم متاهل، آدمی است که گذشته ای داشته است اما آدم مجرد آدمی است که آینده در برابر اوست"!!
فعلا همین ده تا را داشته باشید تا بعد... راستی شما چیزی به ذهنتون نمی رسه؟
همانطور که می دانید فیلم در مورد گنج نیکلای رومانوف است ، این گنج در اصل یک عقاب دو سر است که همه برای رسیدن به آن تلاش می کنند ، عقاب دو سر به عنوان نماد یک فراماسونر درجه ?? می باشد ، فراماسون ها دارای دو گروه هستند ?- فراماسون های TEMPLAR (معبدی) ?- فراماسون های HOSPITALER (بیمارستانی) ، در این دو گروه نماد و نشان ماسون بزرگ که درجه ?? می باشد ،نماد عقاب دو سر است اما کمی متفاوت است
آرم کشور فدراسیون روسیه نیز آرم فراماسون های HOSPITALER یعنی عقاب دو سر است که این نماد در زمان (( بوریس یلتسین ) که یک فراماسون HOSPITALER بود به عنوان نماد این کشور انتخاب شد
ما در فیلم دقیقاً هر دو نوع عقاب را مشاهده می کنیم ،وقتی به تاریخ مراجعه می کنیم می بینیم که در قضیه جنگ های صلیبی فراماسون ها که شوالیه های سیاه نام داشتند به دو گروه تقسیم شدند عده ای خود را شوالیه معبد خواندند و گروه دیگر که با رفتار شوالیه های معبد مخالف بودند خود را شوالیه هاسپی تالر خواندند که این افراد برای پرستاری از فقرا و بیماران بیمارستانی می سازند و به مداوای مجروحان می پردازند ، در این بین تزار روسیه نیز خود را جزء گروه شوالیه های هاسبیتالر معرفی کرد ، اگر به نشان سلطنتی تزارهای روسیه نگاه کنید ،عقاب دو سری را مشاهده می کنید که این نشان ،نشان شوالیه هاسپیتالر می باشد که در حال حاضر هم این نشان اصلی آنها می باشد ، این گروه در جزیره مالت زندگی می کنند و ظاهر قضیه این طور است که با فراماسون های معبدی مشکل دارند . این دو گروه در تمام مدت عمرشون در حال رقابت و حتی جنگهای خونین برای بدست آوردن قدرت بیشتر باهم بودن. ، اما اینها همه یک جنگ زرگری می باشد و پشت قضیه چیز دیگری است و اصطلاحاً همه سرو ته یک کرباس هستند ، گنج نیکلای رومانوف در این فیلم دقیقاً نماد ماسون های HOSPITALER می باشد.
اولین مشکل فیلم سن پترزبورگ در تصویر روی قاب فیلماست اگر توجه کنید می بینید که چشم چپ امین حیایی عینک مشکی داره و اشاره به نماد تک چشم دارد.
اگر به دست امین حیایی توجه کنید میبینید که دست خود در زیر کت پنهان کرده است .
دست پنهان ،در قدیم نشان فراماسون ها بود و این افراد با پنهان کردن دست خود در کتشان خود را معرفی می کردند ، در درجه خاصی از درجات فراماسون ها از این نماد (دست پنهان) استفاده می شود که خدای شیطانی این گروه ، جابولان است ،این خدای شیطانی در اصل از سه خدا شیطانی تشکیل شده است که دارای سه سر بر روی یک بدن است ،
اگر به سه بازیگر دقت کنید می بینید هر سه در میان و روی ابرها نمایش داده شده اند ، در غرب زمانی که می خواهند خدایان باستان را به نمایش بگذارند آنها را در میان ابرها نشان می دهند ، دقیقاً در قسمتی از فیلم کد مربوطه را هم داده است ، در این صحنه خدایان باستان را در میان ابرها مشاهده می کنید .
در عکس دقت کنید می بینید که نحوه ایستادن این افراد گویا از رو عکس خدای سه سر جابولان انتخاب شده ، اگر به روبان قرمز رنگ دقت کنید می بینید گردن این افراد را به بدن حیایی پیوند می زند.
پایین اسم کارگردان فیلم به حرف ط دسته دار دقت کنید ، دسته آن بگونه ای طراحی شده است که شبیه به ابلیسک می باشد. بالای این دسته که شبیه ابلیسک است شما ? تا ستاره ? پر طلایی را مشاهد می کنید ،
بله همانطور که گفته شد بالای این دسته ابلیسک شکل ، ستاره ? پر طلایی مشاهده می شودکه اشاره به ابلیسک شهر سن پترزبورگ دارد که تنها ابلیسک است که سرآن یک ستاره ی پنج پر است.
کسانی که دی وی دی این فیلم را تهیه کرده اند حتماً auto run ابتدایی را مشاهده کرده اند ،این اتوران حرفهای بسیار در خود دارد
در اتوران همانطور که گوشه هایی از فیلم نمایش داده می شود سه چیز از پایین تصویر می گذره ،?- تعدای سکه و شمش طلاس ، ? ï؟½ سکه ? دلاری است ?- یک قطار شهری است
در اتوران این فیلم به مدت ? ثانیه از ?? ثانیه، مجسمه عقاب دو سرنشان داده می شود و خیلی جالب است که می بینیم که سکه یک دلاری که عکس جرج واشنگتن بر روی آن مشخص است در همین زمان اندک با عقاب دو سر تلاقی پیدا می کند
این سکه یک دلاری ? بار از زیر تصویر اتوران عبور می کند ،دفعه دوم هم تلاقی جالبی دارد ، در دفعه دوم تصویر زمانی که می آید ،سکه ? دلاری جرج واشنگتن با تصویر کریم (محسن تنابنده ) که در فیلم فرزند یک فرماسونر است تلاقی پیدا می کند
وقتی به قسمت مورد نظر در فیلم ،که در اتوران با قطار تلاقی دارد می رویم ، در قسمت پایین دقیقاً چیزی شبیه به نماد گونیا و پرگار را مشاهده می کنیم که دارد می گوید که آن چیزی که بالای قطار هست چه چیزی می باشد.
جالب تر هم می شود ، وقتی قطار حرکت می کند ، دقیقاً در مرکز گونیا و پرگاری که بالای قطار است حرف G قرار می گیرد
در این عکس 11بار نماد تک چشم دیدیه میشود که یکی از اعداد مقدس است.
در ابتدای فیلم که معرفی بازیگران صورت می گیرد نکات مهمی وجود دارد ، در معرفی بهاره رهنما (همسر آقای پیمان قاسم خانی در خارج از فیلم) ما نماد تک چشم را می بینیم ، تعداد این چشم ها ? تا است و وقتی فیلم را بررسی می کنیم ،می بینیم از ?? بار نماد تک چشم در فیلم ، ? بار را بهاره رهنما بازی کرده و تک چشم را نشان داده است ، این نشان دهنده دقت بالای کار است در نشان دادن نمادهای فراماسونی ،همانطور که می دانید ماسون ها دیوانه وار نماد گرا هستند.
اگر توجه کنید همه ی چشم ها چشم راست هستند.
در جایی از فیلم نماد تک چشم را بسیار حرفه ای به نمایش گذاشته شده که واقعاً جای تامل دارد.
در این صحنه شما فرشاد را می بینید که لباس تیم برزیل را پوشیده و این آرم شبیه به تک چشم است ،این صحنه چند ثانیه طول می کشد و دیالوگ هایی را دربر دارد ،در اینجا ذهن مخاطب آماده دیدن یک نماد تک چشم می شود و با دیدن آرم برزیل که شبیه تک چشم است ضمیر ناخودآگاه را آماده می کنند ، وقتی دیالوگ ها بیان می شود ،کمی تصویر جلو می رود و ما با صحنه جالبی مواجه می شویم
در اینجا گویا چیزی در چشم فرشاد فرو رفته است.
یکی دیگر از نمادهای شیطانی که با دست درست می شود ،عدد ??? است که متاسفانه از این نماد هم دو بار استفاده شده ، معمولاً این نماد را خواننده های خارجی مثل لیدی گا گا زیاد استفاده می کنند و آن را بر روی یک چشم خود می گذارند ،که یاد آور هروس تک چشم ،خدای شیطانی آنها می باشد که عددش ??? است
ستاره هگزوگرام یا همان ستاره شش پر است.
در این فیلم ،این نشان منحوس را کسی روی لباس خود دارد که گویا هیچ اعتقادی به خدا ندارد، چون در فیلم گفته می شود ? بار خودکشی کرده است !.
یکی دیگر از نماد ماسونی ، که از آن استفاده شده همان عدد ??? است ، فراماسون ها عدد ?? را عدد خدا می دانند و عدد ?? را عدد ابلیس و با حذف عدد ?? در اصل خدا را نادیده می گیرند و با نشان ???خدا شیطانی خود را نشان می دهند که در کنارش خدا (نعوذبالله ) وجود خارجی دیگر ندارد و یا از او کاری برنمیاید (قدرت شیطان بیشتر است).
واخرین نمادی که ما توانستیم در این فیلم کشف کنیم صورت نوشته های پایان فیلم بود که به صورت یک هرم ناقص است
پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگی میکرد. او میخواست مزرعه سیبزمینیاش را شخم بزند اما این کار خیلی سختی بود. تنها پسرش که میتوانست به او کمک کند، در زندان بود!
پیرمرد نامهای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد: پسر عزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم. من نمیخواهم این مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت. من برای کار مزرعه خیلی پیر شدهام. اگر تو اینجا بودی تمام مشکلات من حل میشد. من میدانم که اگر تو اینجا بودی مزرعه را برای من شخم میزدی ... دوستدار تو پدر
پس از چند روز پیرمرد این تلگراف را دریافت کرد: پدر به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن من آنجا اسلحه پنهان کرده ام.
صبح روز بعد 12 نفر از مأموران اف.بی.آی و افسران پلیس محلی دیده شدند و تمام مزرعه را برای یافتن اسلحه ها شخم زدند بدون اینکه اسلحهای پیدا کنند.
پیرمرد بهتزده نامه دیگری به پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقی افتاده و میخواهد چه کند؟
پسرش پاسخ داد: پدر برو و سیب زمینی هایت را بکار، این بهترین کاری بود که از اینجا میتوانستم برایت انجام بدهم.
امروزه یکی از بلاهایی که موجود میباشد ، بلای جو زدگی میباشد. یک مرتبه تمام سایتها، اینترنتها، روزنامهها یک موجی راه میاندازند که آدم را بدون اینکه اراده کند، میبرند. نمیگذارند آدم خودش برود، او را میبرند. هُلش میدهند. جو زدگی...
مگر میشود ازدواج کنیم بدون تالار؟ مگر میشود... مثلاً من لیسانسه هستم ، در خانه بنشینم کار کنم؟ جوزدگی! آخر همه نشستهاند، من بلند شوم این وسط نماز بخوانم؟! آخر همه نگاه میکنند، من اذان بگویم. مگر میشود؟ همه نشستند فیلم میبینند، حالا من بروم در کتابخانه مطالعه کنم؟
هندیها هنوز که هنوزه لباسشان را حفظ کردند، اما ایرانیها تا میآیند چند تا بیحجاب میبینند، یک مرتبه حجابشان وامی رود.
همه به هم میگوییم: مرسی، نمیفهمیم مرسی یعنی چه. چون همه میگویند: مرسی، ما هم میگوییم مرسی! این ادبیات ما، ژست ما، مد... این مدهایی که عوض میشود یک رقم جو زدگی است.
اما خطرات جو زدگی ...
جو زدگی عامل انحراف است. خدا به پیغمبرش میگوید: «وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْض» اگر از بیشتر مردم، پیروی کنی ببینی اکثر چه میگویند، جو چطوری است، اگر خواسته باشید دنبال جو و جامعه بروید «یُضِلُّوکَ» (انعام/116) تو را منحرف میکند. چون آدم جو زده هویت ندارد.
امیرالمؤمنین برای بیهویتی جو زدهها میگوید: «یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ» (بحارالانوار/ج1/ص187) با هر بادی میروند. حزب باد هستند. باد از این طرف میآید و از این طرف میرود.
قدیم حمامها لنگ داشت، این لنگ هر ساعتی دور پای یک نفر بود. بعضی از آدمها لنگ هستند، مکتبشان هم لنگیسم است. هر ساعتی دور پای یک نفر هستند. آدمهای جو زده نگاه میکنند امروز فضا این است، در آن فضا شنا میکنند. فردا فضا طور دیگری است، جو زدگی... «یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ»
به موسی خبر دادند که فرعون میخواهد تهاجم نظامی کند، یارانش را برداشت و به دریا رسید. جلویش آب و پشت سرش فرعون... چه کند؟ اطرافیانش وحشت کردند. موسی گفت: خدا با ما است. من مأمور هستم که... خدا به موسی گفت: «اضْرِبْ بِعَصاکَ الْبَحْر» (شعرا/63) عصایت را به دریا بزن. آبها روی هم سوار میشود، کف دریا خشک میشود، رد شو. وقتی گذشتند، فرعون هم که آمد فکر کرد برای او هم خشک است. فرعون که رفت، آبها روی هم سوار شد و فرعون و دار و دستهاش «فاغرقناه و جنوده» خودش و سربازانش با هم غرق شدند.
موسی که دریا را کنار زد و نجات پیدا کردند، رفتند آن طرف آب . یاران موسی دیدند یک مجسمه است و مردم دارند پای مجسمه عبادت میکنند.
رو به موسی کردند و با کمال گستاخی گفتند: «یا مُوسَی» ای موسی! «اجْعَلْ لَنا إِلهاً» ما هم یک خدای بتی میخواهیم. «کَما لَهُمْ آلِهَةٌ» (اعراف/138) همینطور که اینها یک مجسمه دارند یک مجسمه هم به ما بده. ببین چقدر آدم بیهویت است. الآن با چشمشان دیدند که به خاطر خداپرستی اینها را از آب نجات داد. اما آن طرف آب دوباره فضا را دیدند و عوض شدند.
قرآن میگوید: «وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ» (مائده/51) هر کس کفار را دوست داشته باشد، خودش هم از کافرهاست. یعنی شما که مهر او در دلت است، از او هستی .
«لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّون» (مجادله/22) نمیشود کسی مؤمن باشد و دشمن خدا را دوست داشته باشد. هر مسلمانی دشمن خدا را دوست داشته باشد، مسلمان نیست.
در قیامت گفتگو خیلی داریم، یکی از گفتگوها گفتگوی اهل بهشت و جهنم میباشد که بهشتیها از جهنمیها میپرسند: «ما سَلَکَکُمْ فی سَقَرَ» (مدثر/42) چه شد جهنمی شدید؟ میگویند: به چهار دلیل ؛ یکی از آنها این است که جو زده شدیم! «وَ کُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضینَ» (مدثر/45) هر طور زدند ما هم همانطور رقصیدیم. نان را به نرخ روز خوردیم.
ترک جلسه
گفته شده که اگر در یک جلسهای نشستی جو جلسه این بود که پشت سر مؤمنین حرف بد میزنند و آیات الهی را مسخره میکنند،غیبت و تهمت میزنند و خلاصه هر آنچه که نباید انجام دهند را انجام میدهند و در این مورد کوتاهی نمیکنند!!! حق نشستن نداری. «فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُم» (نساء/140) قعود یعنی نشستن.
اعراض کن
«وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْک» (طه/131) خیره به آنها نگاه نکن. اصلاً نگاهشان نکن. یکی از راههای نهی از منکر این است. این خانم با این وضعی که خیابان آمده، بعضیها از سر تا پای این زن را میخواهند نگاه. اگر مردم ما تصمیم بگیرند این خانمهای کذایی را نگاه نکنند، میبیند! هیچ کس نگاهش نکرد، فردا عادی بیرون میآید. کسی که دست به یک حرکت ناهنجار میزند میخواهد نگاهش کنند. نگاهش نکنیم کنار میگذارد. جذبش نشو. «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُم» (انعام/91)
هجرت کن
هجرت! هجرت واجب است. حیوانها در دریاها هجرت میکنند. پرندهها هجرت میکنند. آدمی که در یک مرکزی نشسته جو فاسد است، اگر این هجرت نکند، آن پرنده و ماهی از این انسان ارزشش بیشتر است.
وقتی دیدی فضا جوّش تو را میگیرد و تو در این جو ، فاسد میشوی، بلند شو هجرت کن. هجرت!
قرآن ستایش میکند از اصحاب کهف. میگوید: چند تا جوانمرد بیشتر نبودند، اما دیدند در این جو فاسد میشوند، گفتند ما از خیر رفاه شهر و رفاه شهری میگذریم، میرویم در غار زندگی میکنیم ولی فکر و ایده و مکتبمان را حفظ میکنیم.
اعلام موضع، علناً بگو آقا من با شما نیستم. «لَکُمْ دینُکُمْ وَ لِیَ دینِ» (کافرون/6)
قرآن میگوید: از ابراهیم و قومش یاد گیرید. راحت گفتند ما با تو نیستیم. عموی ابراهیم منحرف بود. آخرش ابراهیم گفت: عموی من هستی. اما چون منحرفی من از تو جدا میشوم. قرآن میگوید: سورهی توبه آیه 24«قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ» اگر پدرت، «وَ أَبْناؤُکُمْ» پسرت، «وَ إِخْوانُکُمْ» برادرانت، «وَ أَزْواجُکُمْ» خانمهایت، «وَ عَشیرَتُکُمْ» فامیلت، «وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها» سرمایههایت، «وَ تِجارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها» تجارتی که میترسی کساد شود. «وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها» از خانه و برجی که داری. اگر پدرها، پسرها، برادرها، همسرها، فامیلها، ثروتها، مسکنها... اگر اینها «أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِه» اگر اینها را بیشتر از خدا و رسول و جهاد در راه خدا دوست داری، «فَتَرَبَّصُوا» منتظر قهر خدا باش. یعنی موضع گیری کن.
زن فرعون
زن فرعون جو زده نبود. نظام فرعونی، کاخ و باغ و پول و طلا و همه میگفتند: زنده باد فرعون. زن فرعون میگفت: لعنت بر فرعون! زن فرعون. اصحاب کهف، سحرهی فرعون...
امیرالمؤمنین
امیرالمؤمنین علیهالسلام جذب نشد. در قسمتی از زیارت امام علی علیهالسلام میخوانیم: «لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ» (مائده/54) یعنی هر چه ملامت کنند تو از ملامتها ترسی نداری، جو زده نشدی، رنگ نباختی .
پسر یزید
در فضای کربلا همه طرفدار یزید بودند. حر از وسط یزیدیها این طرف آمد.
شامیان همه یزیدی بودند. امام حسین را کشتند. سر امام حسین و خانواده را اسیر کردند و در شام آمدند. پسر یزید علیه یزید بود. پدر بد بود و یزید بود. پدر بزرگش معاویه بود، اما پسر یزید علیه یزید بود. اینها نمونهها است.
فرآوری :زهرا اجلال بخش قرآن تبیان
منابع :
سایت درسهایی از قرآن
سایت حوزه
سایت عرفان