بازدید امروز : 50
بازدید دیروز : 93
کل بازدید : 123904
کل یادداشتها ها : 148
نقشه های فرح برای فرهنگ ایران چه بود؟ او چگونه فرهنگ ما را از اسلامی بودن به سوی غربی شدن هدایت می کرد؟
پس از ورود فرح دیبا به دربار و تثبیت جایگاه خود با ایجاد گروه یاران و دوستان خود در دربار، کسب قدرت و نفوذ در جنبههای مختلف اجتماعی را مدنظر قرار داد. از جمله اموری که مورد توجه فرح قرار گرفت جنبههای فرهنگی جامعه بود. نخستین بخش فرهنگی جامعه که تحت نفوذ مستقیم فرح و دوستان روشنفکر تازه از غرب برگشته او قرار گرفت تلویزیون بود. تا آن زمان تلویزیون به صورت خصوصی توسط حبیب ثابتی اداره میشد و میزان برنامههای آن بسیار محدود بود. بدین منظور طرحی که از مدتها پیش توسط رضا قطبی پسردایی فرح در دفتر کوچکی وابسته به وزارت اطلاعات ریخته شده بود، با تاسیس یک تشکیلات بزرگ تلویزیونی که میبایست پایه اصلی تبلیغات رژیم باشد، به اجرا در میآمد. رضا قطبی سرحلقه گروهی بود که کم کم به دور فرح جمع شدند و باند او را ساختند. این گروه مشخصترین مظاهر جامعه را که هنوز توسط رژیم شاه هدف قرار نگرفته بود، هدف قرار دارند.
فرح به عنوان ویترین و دکوری زیبا برای رژیم درآمد تا نقش فردی روشن اندیش و بلندنظر را بازی کند. او به زودی رهبری هنر، صنایع ظریفه، معماری و هرآنچه که مربوط به نمای بیرونی جامعه میشد برعهده گرفت. گروه همراه او که وظیفه تلفیق فرهنگ و تمدن ایرانی و غربی را داشتند و به بیان خود خواستار ایجاد هویت جدید فرهنگی بودند، میبایست هر یک بخشهایی را تحت تسلط خود درآورند و آن را به مدرنترین مظاهر غرب متصل کنند. به ویژه آنکه امکانات مالی ویژهای نیز از جانب دولت در اختیار آنان قرار میگرفت.
رضا قطبی سرحلقه گروهی بود که کم کم به دور فرح جمع شدند و باند او را ساختند. این گروه مشخصترین مظاهر جامعه را که هنوز توسط رژیم شاه هدف قرار نگرفته بود، هدف قرار دارند
هویدا در دوره 13 ساله حکومت خود روابط ویژهای با این گروه داشت. این گروه که در اصل رضا قطبی، لیلی امیرارجمند، فرخ غفاری، بیژن صفاری، کامران دیبا، سردار افخمی، نادر اردلان و گروه بیشماری از متخصصان معماری، شهرسازی، نقاشی، مجسمه سازی و نظریه پردازان تاریخ و جامعه شناسی تازه بازگشته از غرب بودند، از امکانات گستردهای جهت انجام نظریات خود برخوردار بودند. جاذبهها و امکانات این گروه به سرعت معدودی از ایرانیانی را که در اروپا در رشتههای مختلف میدرخشیدند را به ایران جذب نمود. چون دکتر صالح، دکتر فریدون علاء، دکتر همایون گنجی (سه پزشک مشهور)، فرهاد مشکوه (رهبر اکستر) و گروهی از موزیسینها و بالرینها و خوانندگان اپرا که تا پیش از آن امکان فعالیت در ایران نداشتند توسط تیمی که تحت نظر فرح کار میکردند به تهران آمدند و تحت حمایت فرح در رأس سازمانهایی قرار گرفتند. این سازمانها، سازمانهای فرهنگی جدیدالتاسیسی بودند که با سرعت بیسابقهای در ایران رشد کردند. مانند تلویزیون، جشن هنر شیراز، مرکز حفظ و اشاعه موسیقی، رادیو، سازمانهای نمایشی، کارگاههای نمایشی، ارکستر سمفونیک، فرهنگسرا، تئاتر شهر، هنرهای معاصر، کتابخانهها و پارکهای تفریحی. 1
بدین ترتیب رژیم موج زیباسازی ظاهری خود را آغاز کرده بود. به زودی روشنفکران هدف این باند قرار گرفتند. فرح با رفتار مهربان و مردمدارش سعی کرد تا نظر روشنفکران مخالف دولت را به خود جلب کند او به فکر ایجاد کنگره نویسندگان و شاعران افتاد اما به علت مخالفت پارهای از نویسندگان و شاعران روشنفکر نابود شد. توجه به هنر وادبیات که به ویژه توسط فرح اوج گرفت بخشی از برنامه تجددنمایی و تبلیغاتی رژیم به حساب میآمد. بدین ترتیب این شیوه تبلیغاتی رژیم تا آخر حکومت پهلوی توسط همین گروه انجام میشد ولی مهمترین قسمت این فعالیتها به برگزاری جشنهای فرهنگی معطوف میشد. مثل جشن هنر شیراز و جشن فرهنگ و هنر.
فرح به عنوان ویترین و دکوری زیبا برای رژیم درآمد تا نقش فردی روشن اندیش و بلندنظر را بازی کند. او به زودی رهبری هنر، صنایع ظریفه، معماری و هرآنچه که مربوط به نمای بیرونی جامعه میشد برعهده گرفت
جشن هنرشیراز که به مدت 10 سال (1356- 1346) برگزار میشد و جشن فرهنگ و هنر که به ریاست فرح و اعضای باند وی برگزار میشد از مهمترین اقدامات فرهنگی ـ هنری در طول سلطنت محمدرضا پهلوی به شمار میآمد و خود نشان از میزان نفوذ و تسلط فرح بر امور کشور وشخص محمدرضا داشت. علاوه براین دو مورد که عمدهترین فعالیتهای فرهنگی و هنری کشور را دربر میگرفت، چند فستیوال نیز وجود داشت که تحت ریاست فرح به فعالیت میپرداخت. از جمله این فستیوالها، فستیوال بینالمللی فیلم کودک و فستیوال بینالمللی سینما و فستیوال بینالمللی سینمای مستند بود که هر سال برگزار میشد و فرح و اطرافیانش اداره امور آن را برعهده داشتند. 2
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از مراکز عمدهای بود که توسط این دسته از روشنفکران چپگرا تشکیل شده بود، زیر نظر فرح که زمانی خود تمایلات چپی داشت، اداره میگشت. این سازمان درسراسر ایران شعبه داشت و تحت ریاست لیلی امیرارجمند دوست و یار فرح و گروه بسیاری از هنرمندان و نویسندگان و فیلم سازان و متخصصان روانشناسی اطفال ... اداره میشد. 3 به غیر این کانون ریاست کلیه موزهها و مراکز فرهنگی و هنری در سراسر کشور تحت اختیار ملکه و بستگان و همکلاسیهای او قرار داشت. به همین جهت از سال 1351- 1350 متعاقب افزایش درآمد کشور، هر سال بودجه کلانی در اختیار روسای سازمانهای فرهنگی و هنری قرار میگرفت، تا برای رسیدن به هدف بلند پروازانه و بیپایه شهبانو به ایجاد هویت جدید فرهنگی بپردازند.
پی نوشت ها :
1- خسرو معتضد، آن سوی دیوار کاخ سلطنتی، تهران: نشر البرز، 1380، ص298.
2- نیلوفر کسری، زنان ذی نفوذ خاندان پهلوی، چاپ دوم، تهران: نشر نامک، 1380،ص298.
3- مینو صمیمی، پشت پرده تخت طاووس، ترجمه حسین ابوترابیان، چاپ دوم، تهران: اطلاعات، 1368، ص154.