بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 93
کل بازدید : 123856
کل یادداشتها ها : 148
وارد فروشگاه که مى شود توجه همه را به خود جلب مى کند، انگار آرایش چهره ، حرکت دستها و سبک راه رفتنش او را از دیگران متمایز کرده است. فروشنده با لبخندى مصنوعى خود را به او نزدیک مى کند و از او درباره گوشى موبایل مورد علاقه اش مى پرسد، فروشنده هنگام حرف زدن آنقدر کش و قوس به کلمات مى دهد که هر آن احساس مى کنى کلمه اى به کلمه دیگر نمى رسد و جمله ناتمام مى ماند.
بالاخره یک گوشى آن چنانى به او نشان مى دهد و مى گوید: «این گوشى رو اونهایى برمى دارن که مى خوان خودشونو نشون بدن...» این گفته فروشنده با لبخند رضایتى از جانب مشترى جوان پاسخ داده مى شود. به ظاهر او گمشده اش را یافته است. این روزها جلب توجه به بازى جدید جوانان تبدیل شده ، آنها داشته ها و نداشته هایشان را سبک و سنگین مى کنند و به رخ یکدیگر مى کشند. آنها تمام راه ها را امتحان مى کنند تا با سماجت به ذهن بخشى از جامعه وارد شوند و آنجا با اطمینان خاطر جاخوش کنند.
اما همیشه جلب توجه کردن جوانان با سوءتفاهم همراه است؛ سوءتفاهمى که اصل مسأله را مخدوش مى کند. آنها نمى خواهند هیچ چیز اصلشان را از دست بدهند. عبور از هر خط قرمزى برایشان جذاب است، دوست دارند تجربه کنند و در این تجربه ها خودى نشان بدهند. گاهى اوقات ممنوعیت ورود به دنیاى بزرگترها را نادیده مى گیرند، اما براى ورود بزرگترها به دنیایشان ممنوعیت قائل مى شوند. پس جلب توجه مى کنند تا امتیازات بیشترى به دست بیاورند.
نریمان 21ساله که تا چندى پیش در یک بوتیک کار مى کرد و با جوانان بسیارى سروکار داشت معتقد است جلب توجه کردن جوانان یک پدیده غریزى است. اما وقتى به تک تک جوانان نگاه مى کنیم مى بینیم آنها با یک روش، پیامهاى مختلفى ارائه مى دهند.
جوانان اگرچه جلب توجه مى کنند تا خود را به اثبات برسانند، اما با واژه هاى «جلب توجه کردن» میانه خوبى ندارند و گاهى فکر مى کنند این واژه ها را بزرگترها خلق کرده اند تا آنها را تحقیر کنند. به اعتقاد یک فروشنده لباسهاى زنانه، دختران جوان از طریق انتخاب لباسهایى با رنگهاى تند سعى مى کنند احساس تحسین دیگران را برانگیزند. جوانان بسیارى معتقدندکه جلب توجه کردن به آنها کمک مى کند از انزوا خارج شوند و بر شرایطى که در آن به سر مى برند تسلط پیدا کنند.
روان شناسی مى گوید اگر غرایز ارضا نشود همه چیز براى شخص غیرقابل تحمل مى شود؛ او معتقد است: فقط با کمک دنیاى بیرون مى توان غرایز را ارضا کرد. اما آنچه جوانان ایرانى را کلافه مى کند، ممنوعیت هایى است که از دنیاى بیرون بر تمایلات آنها سایه انداخته است. گاهى این جوانان گمان مى کنند اگر ممنوعیت ها را نادیده بگیرند خود را به اثبات رسانده اند.
دستهاى روشده جوانان، فرستنده پیامى ویژه هستند، فرستندگانى که مى خواهند مخاطبان بى شمارى داشته باشند. بنابراین براى پیشى گرفتن از سایر همسالان خود از یک اتفاق بصرى ویژه استفاده مى کنند، اتفاقى که جلب توجه از آنجا آغاز مى شود. آنها با حساسیت بخشیدن به این اتفاق بصرى، پیام خود را در سطح مخاطبان گسترش مى دهند.
محمودى تبار روانشناس سن نوجوانى را آغاز پدیده جلب توجه کردن مى داند: «جلب توجه در همه سنین وجود دارد اما نوجوانى نقطه ورود به زندگى جدیدى است، این مقطع کودکى را به بزرگسالى وصل مى کند و به همین خاطر شخص احساس برزخ مى کند و مى خواهد خودش را بیشتر نشان دهد.» اما در پاره اى موارد جلب توجه کردن تنها یک برترى جویى مطلق است،
على بروجردى جامعه شناس درباره طیف بندى مخاطبان مى گوید: «اگر فردى که مى خواهد جلب توجه کند، فرد آرامى باشد و تنها گروه خودش را مهم به شمار آورد، فقط براى هم سبکهاى خودش جلب توجه مى کند، اما اگر آدم لجبازى باشد، سعى مى کند تغییر رفتار دهد و با مخاطبانش به شیوه اى لجوجانه و تهاجم آمیز برخورد کند.»
در جلب توجه کردن سلیقه عمومى تأثیرگذار است، کارشناسان معتقدند زمانى که تأییدپذیرى اجتماعى به سطح قابل قبولى ارتقا پیدا مى کند به آن جلب توجه مى توان نام داد. اما به اعتقاد على بروجردى جامعه شناس وقتى فردى مى خواهد تمام رفتارهایش موردتأیید واقع شود و به این وسیله جلب توجه کند، این فرد دچار سوءرفتار شده است.
محمودى تبار، روانشناس مى گوید در ایران جلب توجه کردن از تقلید شروع مى شود، اما جوان در تقلید قدرت انتخاب دارد، با این حال چون این تقلید پذیرى تعیین شده نیست ، جوانان را با تضاد شخصیتى مواجه مى کند و عده اى در برابر عده اى دیگر صف آرایى مى کنند.
جلب توجه در میان کسانى که خود را وابسته به گروههاى ایمانى مى دانند نیز به چشم مى خورد.
على بروجردى تصویرى کلى از پدیده جلب توجه در میان جوانان ایرانى ارائه مى دهد: «در جامعه ما راه بروز رفتارهاى به هنجار ایجاد نشده و ما جامعه اى را مبتنى بر جامعه انقلابى - اسلامى طراحى کرده ایم ، راههاى ایجادشده در این جامعه آنقدر متفاوت نیست که همه افراد را در رسیدن به اهدافشان کمک کند، بنابراین افراد راههاى دیگر را از فرهنگهاى دیگر به کار مى گیرند تا به اهدافشان برسند.» به اعتقاد این جامعه شناس تکنولوژى روز موجب شده افراد با استفاده از ابزار مدرن به شیوه هاى جدیدترى براى جلب توجه کردن روى بیاورند، اما چون ما جامعه تثبیت شده اى نداریم ، بیشتر جلب توجه ها در حوزه رفتارى جوانان قابل بررسى است.
چیزى سنگین تر از حکایت محمودى تبار از دختر جوانى یاد مى کند که چندى پیش پدر و مادرش را تهدید به خودکشى کرده بود، او همه چیز را دقیق محاسبه کرده بود، حتى طبقه اى را انتخاب کرد که در صورت سقوط جان سالم به در ببرد؛ این دختر جوان تنها مى خواست به این وسیله جلب توجه کند، اما سفیر مرگ در این رقابت پیروز شد.
به اعتقاد محمودى تبار ما وقتى استقلال را ازجوانان مى گیریم و باید و نبایدهاى کاذب را جایگزین آن مى کنیم ، خواه ناخواه جوانان را به استقبال حوادث مى فرستیم. این روانشناس معتقد است اگر جلب توجه به یک رفتار دائمى و آزاردهنده تبدیل شود مى توان آن را به عنوان علایم یک بیمارى به حساب آورد. او مى گوید علایم این بیمارى را درمیان نوجوانان خانواده هاى دیکتاتور و خانواده هایى که فرزندانشان از آزادیهاى بدون برنامه برخوردارند مشاهده کرده است.
هنوز هم جلب توجه یک سوءتفاهم تاریخى را در ذهن زنده مى کند، سوءتفاهمى که همه چیز را به سخره مى گیرد بد تعریف مى شود و مثل خیلى چیزهاى دیگر یک روز به ورطه تکرار مى افتد و فراموش مى شود، اما نسلى دیگر با تعابیرى تازه تر از راه مى رسند، آنها حتماً سوءتفاهم جدیدى را به عرصه ادبیات جلب توجه کردن وارد مى کنند.