بازدید امروز : 107
بازدید دیروز : 4
کل بازدید : 124078
کل یادداشتها ها : 148
رحمان و رحیم" بعد از" رَبِّ الْعالَمِینَ" اشاره به این نکته است که ما در عین قدرت نسبت به بندگان خویش، با مهربانى و لطف رفتار مىکنیم این بندهنوازى و لطف خدا، بندگان را شیفته او مىسازد: که با یک دنیا علاقه بگویند" الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ".
الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ (حمد3) (خدایى که) بخشنده و مهربان است.
کلمه «رحمن» به معناى مبالغه و شدّت در رحمت و گستردگى آن است. از کاربرد دو صفت «رحمن» و «رحیم» در قرآن، استفاده مىشود که رحمانیّت درباره همهى مخلوقات و رحیم بودن، مربوط به انسان و موجودات مکلّف است.
خداوند رحمت را بر خود واجب کرده است، «کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» ( انعام، 54 ) و رحمت او بر همه چیز سایه گسترده است، «وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ» ( اعراف، 156)همچنین پیامبر و کتاب او مایه رحمتند، «رَحْمَةً لِلْعالَمِینَ» (انبیاء، 107) آفرینش و پرورش او بر اساس رحمت است و اگر عقوبت نیز مىدهد از روى لطف است. بخشیدن گناهان و قبول توبهى بندگان و عیبپوشى از آنان و دادن فرصت براى جبران اشتباهات، همه مظاهر رحمت و مهربانى اوست.
نکتهاى که در اینجا باید دقت کنیم این است که این دو صفت (رحمن و رحیم) که از مهمترین اوصاف الهى است در نمازهاى روزانه ما حد اقل 30 بار تکرار مىشوند (دو مرتبه در سوره حمد و یک مرتبه در سورهاى بعد از آن مىخوانیم) و به این ترتیب 60 مرتبه خدا را به صفت رحمتش مىستائیم.
این در حقیقت درسى است براى همه انسانها که خود را در زندگى بیش از هر چیز به این اخلاق الهى متخلق کنند، به علاوه اشارهاى است به این واقعیت که اگر ما خود را عبد و بنده خدا مىدانیم مبادا رفتار مالکان بى رحم نسبت به بردگانشان در نظرها تداعى شود.
در تاریخ بردگى مىخوانیم: " صاحبان آنها با قساوت و بىرحمى عجیبى با آنها رفتار مىکردند، چنان که مىگویند اگر بندهاى در انجام خدمات اندک قصورى مىورزید مجازاتهاى سخت مىدید: شلاق مىخورد، او را به زنجیر مىکشیدند، به آسیابش مىبستند به حفر معادن مىگماشتند، در زیر زمینها و سیاهچالهاى هولناک حبس مىکردند و اگر گناهش بزرگتر بود به دارش مىآویختند"! (تاریخ آلبر ماله تاریخ مردم جلد 1 صفحه: 150 جیبى)
در جاى دیگر مىخوانیم:" غلامان محکوم را در قفس درندگان مىانداختند و اگر جان سالم به در مىبردند درنده دیگرى را داخل قفس او مىکردند".
این بود نمونهاى از رفتار مالکان با بردگان خویش، اما خداوند جهان در قرآن کرارا تذکر مىدهد که اگر بندگانم بر خلاف دستورم عمل کردند و پشیمان شدند مىبخشم، مىآمرزم، رحیم و مهربانم آنجا که مىفرماید: قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً (زمر 53)" اى کسانى که از حریم بندگى سرباز زدهاید از رحمت خدا مایوس نشوید، خداوند همه گناهان را مىآمرزد" (توبه کنید و از دریاى بىپایان رحمت خدا بهرهمند شوید).
بنابراین آوردن" رحمان و رحیم" بعد از" رَبِّ الْعالَمِینَ" اشاره به این نکته است که ما در عین قدرت نسبت به بندگان خویش، با مهربانى و لطف رفتار مىکنیم این بندهنوازى و لطف خدا، بندگان را شیفته او مىسازد: که با یک دنیا علاقه بگویند" الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ".
اینجا است که انسان متوجه مىشود چقدر فاصله است بین رفتار خداوند بزرگ با بندگان خویش، و روش مالکان با زیردستان خود، مخصوصاً در عصر شوم، بردگى.
عرفا، اللّه را افروزنده دل مشتاقان، رحمن را برنده اندوه بیچارگان و رحیم را آمرزنده گناه عاصیان تفسیر کردهاند. در ترجمه تفسیر طبرى آمده است که رحمن و رحیم دو نام از نام هاى خداوند است که در پیمان صلح با مکیان على بن ابى طالب بر بالاى نامه نوشت: بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، و سهیل دست على را گرفت و گفت ما نمی دانیم این رحمن و رحیم کیست؟ پیامبر به على فرمود که بنویس: این هر دو نام بزرگ خداى عزّ و جلّ است و هر که این دو نام برخواند و معنى آن به صدق بداند به بهشت خواهد رفت. (ترجمه و تفسیر رهنما ج1)
و نیز بسیار این روایت را شنیده ایم که : جوانى أجلش فرا رسیده بود و زبانش از گفتن: لا اله الّا اللّه بند آمده بود. هنگامى که نزد پیغمبر خدا آمدند و جریان را گفتند آن حضرت بر خواست و نزد آن جوان رفت. پیغمبر خدا گفتن شهادتین را بر آن جوان عرضه مىکرد ولى زبان وى باز نمی شد. رسول خدا فرمود: آیا این جوان نماز نمىخوانده و روزه نمی گرفته است!؟ گفتند: چرا. فرمود: آیا مادرش وى را عاق ننموده است؟ گفتند: چرا. فرمود: مادرش را حاضر کنید! رفتند پیر زنى را آوردند که یک چشم وى نابینا بود. پیامبر خدا به وى فرمود: پسرت را عفو کن. گفت: عفو نمىکنم. زیرا او لطمه به صورتم زده و چشم مرا از کاسه در آورده است. رسول اعظم فرمود: بروید هیزم و آتش برایم بیاورید! پیر زن گفت: براى چه مىخواهى!؟ فرمود: می خواهم وى را به علت این عملى که با تو انجام داده بسوزانم. پیر زن گفت: او را عفو کردم! آیا او را مدت نه ماه براى آتش حمل نمودم!! آیا او را مدّت دو سال براى آتش شیر دادم!! پس ترحم مادرى من کجا رفته است!؟ در این هنگام بود که زبان آن جوان باز شد و گفت:أشهد ان لا اله الا اللّه.
زنى که فقط رحیم باشد و اجازه ندهد کسى بسوزد پس خدائى که رحمان و رحیم است چگونه اجازه مىدهد: شخصى که مدت هفتاد سال بگفتن: الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ مواظبت کرده است بسوزد!! (تفسیر آسان ، ج1)
پیامبر معظم اسلام صلى اللّه علیه و آله و سلم مىفرمایند: خداى مهربان داراى صد رحمت می باشد که یکى از آنها را فرو فرستاده و بین: انس، جن، پرندگان، چرندگان و خزندگان تقسیم نموده است. کلیه این عاطفهها و ترحم ها از آن یک رحمت سر چشمه مىگیرند، نود و نه رحمت دیگر را براى روز قیامت تأخیر انداخته است تا به وسیله آنها به بندگانش ترحم فرماید. (تفسیر آسان ، ج1)
1ـ تدبیر و تربیت الهى، همراه محبّت و رحمت است. (در کنار کلمه «ربّ»، کلمه «رحمن» آمده است.) «رَبِّ الْعالَمِینَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»
2ـ هم چنان که تعلیم نیازمند رحم و مهربانى است، «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ» (الرحمن، 1- 2) تربیت و تزکیه نیز باید بر اساس رحم و مهربانى باشد. «رَبِّ الْعالَمِینَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»
3ـ رحمانیّت خداوند، دلیل بر ستایش اوست. «الْحَمْدُ لِلَّهِ» «الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ»
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
1- تفسیر نورج1
2- تفسیر نمونه ج1
3- تفسیر آسان ج1
4- ترجمه و تفسیر رهنما ، ج1
5- تاریخ آلبر ماله تاریخ مردم ، جلد