بازدید امروز : 57
بازدید دیروز : 4
کل بازدید : 124028
کل یادداشتها ها : 148
مصاحبه حجةالاسلام والمسلمین استاد سید رضا خسروشاهى
دائم الذّکر بودن یکی از خصوصیّات بارز آیت الله بهجت دائم الذّکر بودن است.
یک روزکه ایشان بعد از اقامه نماز جماعت از مسجد به طرف منزل می رفتند، رو به تعدادی از طلاّب که همراه و پشت سر ایشان حرکت میکردند نمودند و فرمودند: با من کاری دارید؟ گفتند: نه، می خواهیم چند قدمی همراهی حضرتعالی نصیب ما بشود.
ایشان فرمودند: من از مسجد تا منزل برنامه ذکر خاصّی برای خود دارم، ولی چون فکر میکنم شما با من کاری دارید ذکر را متوقّف میکنم، و وقتی به منزل میرسم میبینم برنامه ام کامل انجام نشده است وناراحت میشوم.
فکر کردن قبل از سخن گفتن از دیگر ویژگیهای بارز ایشان آن است که هرگاه می خواهند مطلبی را بفرمایند علاوه بر رعایت مقتضای حال، نخست درباره سخنی که می خواهند بفرمایند فکر می کنند.
حتّی در این زمینه فکر میکنند که مطلب را چگونه و در چه قالب و جملاتی بگویند به گونهای که هم کوتاه باشد و هم رساتر مطلب را افاده بکند.
دوری از غفلت از جمله خصوصیّات دیگر ایشان آن است که یک لحظه از عمر خویش را به غفلت سپری نمی کنند و برای تمام اوقاتشان برنامه ای خاصّ دارند.
اهل کرامت ایشان مقامی بس والای معنوی را دارا هستند، و صدور کرامت ره اورد آن است که به یک نمونه از آن بسنده میکنیم:
از یکی از طلاّب که اینک در قید حیات است شنیدم که میگفت:بعد از ازدواج خانه ای در قم اجاره کردم، ولی پس از استقرار در منزل از نظر مالی دچار تنگدستی عجیبی شدیم و روزی رسید که به قدری دست مان تنگ شد که حتّی غذای شب را نداشتیم و در این فکر بودیم که چگونه آن را تهیه کنیم، و از سوی دیگر در شرایطی بودم که نمی توانستم از کسی قرض بگیرم.
از خانه بیرون آمدم و به منظور زیارت، روانه حرم حضرت معصومه(علیها السلام) شدم، پس از زیارت و هنگام خداحافظی دیدم کسی از پشت سر من آمد و یک مقدار پول به من داد و گفت: این باید به شما برسد و رفت.
برگشتم دیدم ایشان آیت الله العظمی بهجت است، در حالی که اصلاً به ایشان اظهار نیازی نکرده بودم.شبیه این قضّیه را از یکی دیگر از طلاّب نیز شنیده بودم.
بنده پس از شنیدن این دو جریان به یاد مطلبی افتادم که آیت الله بهجت فرموده بودند و آن اینکه:
«آیا میشود مولایمان از ما بی خبر باشد یا ما را به حال خودمان وابگذارد؟!» و تأکید میکردند که طلبه ها باید به وظایف خود عمل کنند و نگران چیز دیگری نباشند، خود مولا و آقای ما مواظب ماست، اینطور نیست که ما را از چشم بیندازد.
مجموعه ویژگی های گذشته و دیگر خصوصیّات، ایشان را به عنوان یک عالم ربّانی در نظر ما جلوه گر میسازد; از این رو علما و بزرگان نیز به ایشان عنایت ویژه دارند.
به عنوان مثال یادم هست که روزی علاّمه محمّدتقی جعفری ـ رضوان الله تعالی علیه ـ آمده بودند ملاقات ایشان، بعد از ملاقات هنگام خارج شدن از منزل آقا، بنده را در بین راه دیدند.
و فرمودند: «اینکه در روایات آمده که: «هر کس در چهل روز با عالم ملاقات نکند، ماتَ قَلْبُهُ(39)» و همچنین: «زِیارَةُ الْعُلَماءِ اَحَبُّ اِلَی اللّهِ مِنْ سَبْعینَ طَوافاً حَوْلَ الْبَیْتِ»(40)
مصداق بارز علماء ایشان هستندو نیز میفرمودند:
«نفْسِ دیدن و ملاقات کردن ایشان خودش سر تا پا موعظه و هشدار دهنده است.
من هر وقت آقا را میبینم تا چند روز اثر این ملاقات در من باقی است.»
مطالب فراوان، که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
قدم اوّل در سیر الی الله آیت الله بهجت می فرمودند: قدم اوّل در سیر الی الله و در مسیر تقّرب به خدا این است که انسان در همان حالی که متوجّه خودسازی میشود یک مسافت و فاصله ای با مولای خود دارد، نخست باید مواظب باشد که حدّاقل اگر نزدیکتر نشد فاصله ای را که با مولا دارد بیشتر نشود و سعی کرده موقعیّتی را که دارد حفظ کند. تا بعد کم کم به جلو حرکت و خود را به مولا نزدیکتر نماید.
گرفتن تأییدیه و امضاء از امام زمان (عج)ایشان در بیاناتشان میفرمودند:
ما طلاّب باید در این فکر باشیم که چگونه میتوانیم یک امضا و تأییدی از مولایمان حضرت ولی عصر(عج) بگیریم؟ یعنی چگونه درس بخوانیم و چگونه رفتار کنیم که مولایمان ما را امضاء و تأیید کند؟ یک طلبه همیشه چه در اوان تحصیل و چه بعد از فراغ از تحصیل باید همّ و غمّش و فکرش این باشد که رفتارم، کردارم گفتارم چگونه باشد که آقا مرا تأیید کند.
اگر طلبه ای همیشه به این فکر باشد و در این مسیر حرکت کند که امضای آقا را بگیرد، دچار هیچ انحرافی نخواهد شد، نه در کردارش و نه در گفتارش و نه در رفتارش، و خلاف زی و شأن از او سر نمیزند و چنین طلبه ای هرگز دچار سردرگمی و بحران نخواهد شد.
اجتناب از صفات رذیله آیت الله بهجت خیلی تأکید داشتند بر اجتناب از صفات رذیله و می فرمودند که: مثلاً سجده طولانی از عباداتی است که کمر شیطان را میشکند، اما کسی که سجده طولانی انجام میدهد باید مواظب باشد که مرتکب ریا نشود، و به عنوان طنز و مثال میفرمودند:
بعد از سجده باید جلوی آینه بایستد و ببیند آیا جای مهر در پیشانی اش نقش بسته یا نه؟ اگر نقش بسته بود مقداری بمالد تا اینکه به صفت رذیله ریا مبتلا نشود.
ایشان خیلی تأکید میکردند بر کنترل زبان و می فرمودند: باید زبان را کنترل کنیم به صورتی که باید 24 ساعت تأمّل و اندیشه کنیم و یک ساعت صحبت کنیم، بلکه شاید یک ساعت هم زیاد باشد.
تهیه و تنظیم : گروه حوزه علمیه تبیان ، محمد حسین امین
منبع : کتاب بهجت عارفان