سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خوندنی
1 2 3 >
نوشته شده در تاریخ 90/7/30 ساعت 11:46 ع توسط farhad nadimi


کابینه28نفره هویدا،که بودند؟

 


شورای وزیران ایران در کابینه هویدا دربرگیرنده 28 نفر بود، ولی یک هیات تصمیم‌گیری موثر را تشکیل نمی‌داد. چون شاه نمی‌خواست که نحوه عملکرد آن این گونه باشد. وظیفه اصلی کابینه هماهنگ ساختن نحوه اجراء موثر تصمیمات شاه توسط دولت است، کابینه هویدا اجرا کننده سیاست‌ها بوده، نه تهیه کننده فرمول‌های سیاسی. اعضاء کابینه خود را بیشتر درگیر مشارکت درتصمیم‌گیری‌های نهادهایی چون شورای عالی اقتصادی می‌کردند.


هویدا

در طول مدت صدارت امیرعباس هویدا، کابینه‌های متعددی تشکیل شد. هویدا که با ترور حسنعلی منصور، تکیه بر مسند دوست صمیمی خود زده بود، ابتدا با همان کابینه مشغول کار شد و در مدت 13 سال صدارت خود 24 مرتبه کابینه را ترمیم و جای وزرایش را عوض کرد. توسط امیرعباس هویدا 50 نفر به مقام وزارت رسیدند، اولین ترمیم کابینه وی در بهار 1344 صورت پذیرفت که جمشید آموزگار رقیب جدی هویدا به مقام وزارت دارایی و دکتر شاهقلی نیز در رأس وزارت بهداری منصوب شدند. 1

اگرچه در ادوار مختلف هویدا در تغییر کابینه‌ها دخالت می‌کرد ولی نمی‌توان نقش شاه و فرح و خواهران وی را در انتخاب وزراء و معاونان و مشاوران بی‌تاثیر دانست. از جمله وزرایی که شاه شخصاً انتخاب و اعمال نفوذ می‌کرد وزرای امور خارجه و جنگ بودند که مستقیماً با شاه در ارتباط بوده و گزارش خود را می‌دادند. همچنین شاه در تعیین ریاست ساواک، مدیرعامل سازمان هواپیمایی کشوری و سرپرست سازمان تربیت بدنی نیز دخالت داشت. 2 اشرف پهلوی هم با توصیه‌ها و فشارها افراد باند خود را به کابینه تحمیل می‌کرد. از جمله این افراد می‌توان عبدالرضا انصاری را نام برد که از برکشیدگان اشرف و در شمار عناصری بود که با خواست و توصیه اشرف در مقام وزارت کشور وارد کابینه هویدا شد.

در واقع کابینه هویدا کاملاً با انتخاب خود وی همراه نبود بلکه عناصر متعددی در انتخاب دخیل بودند و حتی کسانی از اعضای کابینه از عناصر خارجی خط می‌گرفته‌اند و یا وابسته به بعضی سازمان‌های اطلاعاتی بودند. طوری که وقتی امیرعباس هویدا در آذرماه 1347، کابینه خود را ترمیم کرد در این تغییرات افرادی جابجا و یا به کابینه وارد شدند که به عامل سازمان سیا در ایران شهرت داشتند. مثل: منوچهر گودرزی و حسین کاظم زاده، عبدالمجید مجیدی و منوچهر پرتو که هر دو تحصیل کرده آمریکا بودند و عطاءالله خسروانی که ارتباط پنهانی او با آمریکایی‌ها ـ به سودای نخست وزیری ـ باعث شد تا امیرعباس هویدا، با طرحی زیرکانه ـ دعوای ساختگی نیک پی با او ـ وی را از کابینه و حزب ایران نوین خارج و خانه نشین نماید.

وجود چهره‌هایی از بهائیان در کابینه‌های هویدا نیز نشانگر نقش فعال این فرقه در جریانات سیاسی کشور می‌باشد از آنجایی که هویدا مسلک بهائیت را داشت وجود این افراد در کابینه وی چندان عجیب به نظر نمی‌رسید

این ترمیم که در همه محافل و در بین طبقات مختلف، به تامین نظر دیپلماسی آمریکا، تعبیر شد، تحلیلی به شرح زیر داشت:

«آقای هویدا که عامل عقد قرارداد ذوب آهن با روسیه شوروی می‌باشد، برای اینکه در مسافرت خود به آمریکا، در آن کشور مورد انتقاد قرار نگیرد، قبل از آغاز این مسافرت، عده‌ای از مهره‌های طرفدار سیاست آمریکا را در رأس دستگاههای مهم اقتصادی قرار داد تا آمریکایی‌ها اطمینان حاصل کنند برنامه چهارم ایران، جدا از نفوذ شوروی وارد مرحله عملی می‌گردد و از این لحظه لطمه‌ای به منافع اقتصادی آمریکا در ایران، وارد نمی‌سازد.» 3

هویدا

وجود چهره‌هایی از بهائیان در کابینه‌های هویدا نیز نشانگر نقش فعال این فرقه در جریانات سیاسی کشور می‌باشد از آنجایی که هویدا مسلک بهائیت را داشت وجود این افراد در کابینه وی چندان عجیب به نظر نمی‌رسید. از جمله وزرائی که بهائی بودند می‌توان به وزیر جنگ «سپهبد صنیعی»، وزیر کشاورزی و آب و برق «منصور روحانی»، وزیر آموزش وپرورش «فرخ رو پارسای»، وزیر بهداری «منوچهر شاهقلی»، وزیر امور خارجه «عباس آرام»، و وزیر بازرگانی «منوچهر تسلیمی» اشاره کرد. 4

هویدا با تغییر وزراء و یا تشکیل وزارتخانه جدید سعی در کاهش قدرت و وظایف وزرا داشت. او در زمان‌صدارتش چندین وزارتخانه تاسیس کرد. ازجمله آن وزارتخانه‌ها، وزارت فرهنگ و هنر بود که بعدها نیز با تجزیه این وزارتخانه به دو وزارت علوم و آموزش عالی و وزارت آموزش و پرورش، وظایف فرهنگ و هنر سابق را منفک ساخت. سازمان اصلاحات ارضی تبدیل به وزارت تعاون و امور روستاها گردید و از وزارت کشاورزی جدا گردید. هویدا به منظور کاهش و کم کردن حوزه اختیارات وزارت دارایی که سرپرستی آن را آموزگار به عهده داشت اقدام به تاسیس وزارت کشاورزی نمود، و سازمان‌های مختلفی از وزارت دارایی منتزع گردید. همچنین با ادغام دو وزارتخانه اقتصاد و دارایی، وزارتخانه جدیدی به نام امور اقتصادی و دارایی متولد شد.

با توجه به اینکه تعدادی از وزیران به هویدا تحمیل می‌شدند و یا اینکه به خاطر مصالح دول خارجی در رأس وزارتخانه قرار می‌گرفتند و یا چند وزیر رقیب هویدا بودند، اما با این وجود، تعدادی هم از دوستان و اطرافیان خود هویدا بودند که باقی مانده اعضاء گروه مترقی و دیگر افرادی بودند که بعداً به هویدا نزدیک شدند. از جمله این افراد می‌توان موارد زیر را نام برد: دکتر منوچهر شاهقلی "وزیر بهداری"، دکتر فرهنگ مهر "معاون نخست وزیر"، غلامرضا نیک پی "وزیر مشاور"، فتح الله ستوده "وزیر پست و تلگراف"، منصور روحانی "وزیر آب و برق"، جواد منصور "وزیر مشاور"، فرها نیکخواه "وزیر مشاور"، محمود کشفیان "وزیر مشاور"، و ... .

هویدا با تغییر وزراء و یا تشکیل وزارتخانه جدید سعی در کاهش قدرت و وظایف وزرا داشت. او در زمان‌صدارتش چندین وزارتخانه تاسیس کرد

در دولت هویدا همواره کسانی بودند که بالقوه رقیب و یا مخالف هویدا به حساب می‌آمدند. در میان این رقبا، جمشید آموزگار و هوشنگ انصاری از جایگاهی ویژه برخوردار بودند. اولی تکنوکراتی کارکشته و تلخکام بود. از اوایل سال1344 در مذاکرات نفت نقشی فعال پیدا کرده بود و مستقیماً به شاه گزارش می‌داد. دومی سرمایه‌داری جنجالی بود. ثروتی فراوان به هم زده بود و در چند پست مهم، از جمله وزارت دارایی، مصدر کار شد. واپسین مقام او مدیرعامل شرکت نفت بود. 5

این دو نفر نخستین وزرایی بودند که بی‌اعتنا به مسئولیت نخست وزیر و نقش مسئولیت مشترک وزرا مستقیماً به نزد شاه می‌رفتند و گزارش‌های خویش را ارائه می‌نمودند؛ که متاسفانه سهل انگاری شخص نخست وزیر درباره رفتار آن دو به اصطلاح سوپر وزیر سایر وزرا را هم وادار به چنان اقدامی می‌نمود، یعنی ویروس قدرت طلبی از راه ناصحیح به سایرین هم سرایت کرد و موجب شد تا هر یک از وزرا به محض آنکه فرصتی می‌یافت گزارش ویژه‌ای را بهانه قرار می‌داد و خود را به دربار می‌رساند و پس از آنکه نظر موافق پادشاه را به گزارشش جلب می‌نمود، فرمان یا دستوری را که لازم بود مستقیماً دریافت می‌کرد و آن وقت برای آن که موقعیتش را به رخ سایرین بکشد قضیه را در نشست هیات دولت طرح می‌کرد و پس از خواندن گزارشش نظریه پادشاه را نیز اعلام می‌نمود که با چنین وضعی دیگر مطرح شدن مسئله از هیات دولت به عنوان یک امر جدی و قابل بررسی به کلی منتفی می‌گردید، زیرا هیچ یک از وزرا یا کارشناسان قدرت و جرأت نمی‌یافتند که با چنان طرحی مخالفت کنند و یا نظری ولو با عنوان کارشناس خلاف دستور پادشاه بیان نمایند، زیرا در آن سالها تجربه نشان داده بود که سخن گفتن برخلاف نظر و عقیده پادشاه چه عواقبی در پی دارد که حداقل مجازاتش خانه نشینی بود.

هویدا

هویدا با ظرافت ونرمش خاصی با جمشید آموزگار وهوشنگ‌انصاری برخورد می‌کرد. در جلسات هیات دولت مقام و احترامی ویژه برای این دو نفر قایل می‌شد در ظاهر روابط این سه نفر البته دوستانه می‌نمود، اما ناظران مطلع می‌گفتند پشت پرده جنگ و گریزی دایمی میانشان جریان دارد. می‌گفتند هویدا با درایت و تیزهوشی تمام برآمدن آموزگار و انصاری را سد می‌کند. البته گرچه روابط این سه نفر پر از تنش بود، اما رابطه هویدا با اردشیر زاهدی حتی بیش از مناسباتش با این دو وزیر ویژه پر پیچ و خم و پیچیده و پر از برخوردهای تند بود.

در دی ماه 1345 در کابینه هویدا ترمیم دیگری انجام شد و اردشیر زاهدی به عنوان وزیر امور خارجه، وارد کابینه شد. ورود زاهدی شاید بدون موافقیت قبلی و اراده هویدا و بنا به خواست شاه انجام شد. زاهدی که هویدا را در مشاغل پایین دیده بود و چندان اعتنایی به او نمی‌کرد و در غیاب او از وی بد می‌گفت، جزو باند هویدا نبود بلکه خود را تافته جدا بافته و از نزدیکان شاه می‌دانست و چون مدتی داماد شاه (شوهر شهناز) بود ـ  از او صاحب دختری به نام مهناز شده بود، که شاه پدربزرگ آن دختر بود ـ برای خود حق آب و گل قائل بود و در چند مورد کارش با هویدا به مشاجره و مناقشه انجامید. 6

او وزارت امور خارجه را از حوزه نفوذ هویدا خارج ساخته و بدین صورت بود که هویدا حضور زاهدی و باند او را که چندان هم خوشنام نبودند مثل پرویز خوانساری در کلوپ اختصاصی هزار فامیل روا نمی‌داشت و گرچه اردشیر زاهدی بسیاری از خویشاوندان و وابستگان او را در مقامات مهم سفیر و وزیر مختار تحمل می‌کرد، اما اساساً هویدا میل نداشت اردشیر زاهدی بر آن سفره چرب و نرم توزیع پست و مقام تکیه زند.

هویدا زیرک‌تر از آن بود که فردی مانند اردشیر زاهدی بتواند او را از صحنه خارج نماید. بلکه عکس این قضیه اتفاق افتاد و هویدا با ترفندهای خاص خود، بالاخره موفق شد، او را از وزارت امور خارجه برکنار و از ایران دور نماید. این اتفاق که با حوصله هویدا همراه بود، در شهریور 1350 عملی شد و پس از چندی، زاهدی به سفارت ایران در واشنگتن منصوب شد. به هر حال، چندگانگی کانون‌های قدرت، به گونه‌ای بود که در هیچ یک از ارکان حکومت ثبات پایدار وجود نداشت و به طور طبیعی این عدم ثبات در قوه مجریه از گستردگی بالاتری برخوردار بود.

فهرست منابع :

1-باقر عاقلی، نخست وزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار، جاویدان، 1370، ص1013.

2-محمد اختریان، نقش امیرعباس هویدا در تحولات سیاسی اجتماعی ایران، تهران: علمی، 1375، ص70.

3-ابراهیم ذوالفقاری، قصه هویدا، تهران: موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1386، ص274.

4-محمد اختریان، پیشین، ص71.

5-عباس میلانی، معمای هویدا، چاپ شانزدهم، تهران: نشر اختران، 1385، ص317.

6-خسرو معتضد، هویدا سیاستمدار پیپ، عصا، گل ارکیده، جلد دوم، تهران: زرین، 1378،ص721



  



نوشته شده در تاریخ 90/7/30 ساعت 11:43 ع توسط farhad nadimi


گویند: صاحب دلى ، براى اقامه نماز به مسجدى رفت .

نمازگزاران همه او را شناختند؛ پس از او خواستند که پس از نماز، بر منبر رود و پند گوید .

پذیرفت ...

نماز جماعت تمام شد ، چشم ها همه به سوى او بود.

مرد صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر نشست .

بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود، آن گاه خطاب به جماعت گفت :

مردم !هرکس از شما که مى داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مرد، برخیزد!

کسى برنخاست !

گفت : حالا هرکس از شما که خود را آماده مرگ کرده است ، برخیزد!

باز کسى برنخاست !!!

گفت : شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید؛ اما براى رفتن نیز آماده نیستید!

 
 

سخن روز : زندگی بسیار مسحور کننده است فقط باید با عینک مناسبی به آن نگریست. دوما



  



نوشته شده در تاریخ 90/7/28 ساعت 2:57 ع توسط farhad nadimi


امدادهای غیبی در یاری امام مهدی(عج)

امدادهای غیبی

نقش امدادهای غیبی در پیروزی حکومت جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قابل توجه است. حضرت با انجام دادن معجزاتی، مشکلات را از سر راه برمی دارد و یا با رعب و ترسی که خداوند در دل دشمن ایجاد می کند و با ملائکه ای که به یاری آن حضرت می فرستد، موجبات پیروزی آن حضرت فراهم می شود. این امدادهای الهی در طول تاریخ به بهترین نحو ممکن به کمک انسان ها آمده و آن ها را از زوال و نابودی، در حمایت گرفته است.

از آیات قرآن به روشنی استفاده می شود که خداوند در مقابله حق و باطل، جانب جریان حق را نگه می دارد و از آن دفاع می کند و این دفاع خداوند، گاهی از طریق نیروهای پنهان و امدادهای غیبی صورت می گیرد. البته، در بزرگ ترین و وسیع ترین رویارویی حق با باطل و انقلابی که در راستای اهداف انبیاء در نظام هستی رخ خواهد داد، این سنت الهی بیش از پیش جلوه خواهد کرد.

 

فرشتگان و جنیان

در حدیثی از امام علی علیه السلام آمده است: « خداوند، مهدی را با فرشتگان و جن و شیعیان مخلص، یاری می کند».(1) در سخنی از امام باقر علیه السلام نیز می خوانیم: « فرشتگانی که در جنگ بدر به پیامبر یاری دادند، هنوز به آسمان بازنگشته اند تا اینکه صاحب الأمر را یاری رسانند. تعدادشان، پنج هزار فرشته است».(2)

نیروهای طبیعت بخشی از امدادهای غیبی در عصر ظهور همان نیروها و امکانات طبیعی است که خداوند پیامبران خود را با آن ها مجهز کرده است؛ به وسیله نیروهایی چون باد و ابر و ... . این عوامل در اختیار برخی از پیامبران قبل نیز بوده است

تابوت موسی علیه السلام

 در روایتی از چگونگی استفاده امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از تابوت حضرت موسی علیه السلام، کاخ حضرت سلمیان علیه السلام، فرود آمدن عیسی علیه السلام و نمایان شدن باغ "ارم ذات المعاد" چنین آمده است: «هنگام ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، حضرت عیسی علیه السلام به زمین فرود می آید و کتاب ها را از انطاکیه گردآوری می کند. خداوند بر روی او از چهره "ارم ذات العماد" پرده برمی دارد و کاخی را که حضرت سلیمان علیه السلام پیش از مرگش ساخت، آشکار می سازد و حضرت دارایی های کاخ را گرد می آورد و آن را میان مسلمانان تقسیم می کند و تابوتی را که خداوند به "ادبیا" دستور انداختن آن را در دریای طبرستان داده بود، خارج می سازد. در آن تابوت، آنچه را که خاندان موسی و هارون علیهماالسلام به یادگار گذاشته اند، فرود می آورد. مرغ های بریانی که بنی اسراییل برای آیندگان خود ذخیره کرده اند، در آن است. آن گاه به کمک آن تابوت، شهرها را می گشاید. همان گونه که پیش از او نیز چنین کردند» .(3)

 

فرشتگان زمین

 محمد بن مسلم می گوید: «از امام صادق علیه السلام درباره میراث علم و اندازه آن پرسیدم. حضرت پاسخ داد: "خداوند، در شرق و غرب عالم دو شهر دارد که در آن گروهی سکونت دارند و هر چند وقت یک بار با آنان دیدار می کنم و آنان از ظهور قائم می پرسند. گروهی از آنان، از روزی که به انتظار قائم بوده اند، سلاح خود را به زمین نمی گذارند. آنان، از خداوند می خواهند که حضرت را به آنان بنمایاند. هنگامی که مهدی قیام می کند، آنان همراه او می باشند ... اجتماع آنان، متشکل از پیر و جوان است. این گروه، از اندیشه و دستورهای امام آگاه هستند و آن را اجرا می کنند. حضرت، این سپاهیان را به جنگ هند، دیلم، روم، بربر، فارس، جابرسا، جابلقا ـ که دو شهر در شرق و غرب است ـ می فرستد. تمام پیروان ادیان را به اسلام، یکتاپرستی و ولایت ما دعوت می کنند که در صورت اجابت، مردم رهایی می یابند و اگر تخلف کردند، به قتل می رسانند که در تمام شرق و غرب عالم، همگان ایمان می آوردند».(4)

در روایات از جمله امدادهای الهی به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مسخر ساختن عوامل طبیعی در ذیل اراده حضرت است

نصرت الهی در آیه 40 سوره حج آمده است:« وَ لَیَنْصُرَنَّ اللّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ» ؛ « و قطعاً خدا به کسی که [دین] او را یاری کند، یاری می دهد؛ چرا که خدا سخت نیرومند و شکست ناپذیر است». در روایات فراوانی از نصرت الهی به عنوان یکی از عوامل پیروزی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در قیام جهانی آن حضرت یاد شده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره فرموده است: « قائم اهل بیت من به نصرت الهی تأیید می شود».(5)   نیروهای طبیعت  بخشی از امدادهای غیبی در عصر ظهور همان نیروها و امکانات طبیعی است که خداوند پیامبران خود را با آن ها مجهز کرده است؛ به وسیله نیروهایی چون باد و ابر و ... . این عوامل در اختیار برخی از پیامبران قبل نیز بوده است. خداوند درباره تسخیر عوامل طبیعی توسط حضرت سلیمان علیه السلام فرموده است: « وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ عاصِفَةً تَجْری بِأَمْرِهِ إِلی اْلأَرْضِ الَّتی بارَکْنا فیها وَ کُنّا بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عالِمینَ»؛ « و تندباد را مسخر سلیمان ساختیم که به فرمان او به سوی سرزمینی که آن را پر برکت کرده بودیم، حرکت می کرد و ما از همه چیز آگاه بودیم».(6) در روایات از جمله امدادهای الهی به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مسخر ساختن عوامل طبیعی در ذیل اراده حضرت است.رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در بیان حوادث شب معراج به نقل از خداوند متعال چنین نقل فرموده است: « بادها را به تسخیر او در می آورم و گردنکشان سخت را رام او می سازم و او را بر نردبان ترقی بالا می برم و با لشکریان خود یاری اش می کنم و با فرشتگانم به او مدد می رسانم تا آنکه دعوتم را آشکار کند».(7)  

پی نوشت ها:

1. دیلمى، ارشاد القلوب، ص 268.

2. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 448.

3. الشیعه و الرجعه، ج 1، ص 136.

4. بحارالأنوار، ج 27، ص 41 و ج 54، ص 334.

5. کمال الدین، ج 1، ص 257.

6. انبیاء: 81.

7. کمال الدین، ج 1، ص 254.

زهرا رضائیان

بخش مهدویت تبیان



  



نوشته شده در تاریخ 90/7/28 ساعت 2:52 ع توسط farhad nadimi


 

روزی بزرگان ایرانی وموبدان زرتشتی از کوروش بزرگ خواستند که برای ایران زمین نیایش کند و ایشان اینگونه فرمود :

خداوندا ، اهورا مزدا ، ای بزرگ آفریننده این سرزمین بزرگ، سرزمینم ومردمم را از دروغ  و دروغگویی به دور بدار...!

پس از اتمام نیایش عده ای در فکر فرو رفتند و از شاه ایران پرسیدند که چرا این گونه نیایش نمودید؟!

فرمودند : چه باید می گفتم؟

یکی گفت : برای خشکسالی نیایش مینمودید !

کوروش بزرگ فرمودند:  برای جلو گیری از خشکسالی انبارهای آذوقه وغلات می سازیم...

دیگری اینگونه گفت : برای جلوگیری از هجوم بیگانگان نیایش می کردید !

پاسخ شنید : قوای نظامی را قوی میسازیم واز مرزها دفاع می کنیم...

عده ای دیگر گفتند : برای جلوگیری از سیلهای خروشان نیایش می کردید !

پاسخ دادند : نیرو بسیج میکنیم وسدهایی برای جلوگیری از هجوم سیل می سازیم...

وهمینگونه پرسیدند وبه همین ترتیب پاسخ شنیدند...

تا این که یکی پرسید : شاهنشاها ! منظور شما از این گونه نیایش چه بود؟!

کوروش تبسمی نمود واین گونه پاسخ داد :

من برای هر پرسش شما ، پاسخی قانع کننده آوردم ولی اگر روزی یکی از شما نزد من آید و دروغی گوید که به ضرر سرزمینم باشد من چگونه از آن باخبر گردم واقدام نمایم؟!

پس بیاییم از کسانی شویم که به راست گویی روی آورند ودروغ را از سرزمینمان دور سازیم که هر عمل زشتی صورت گیرد ، اولین دلیل آن دروغ است...

 

 

سخن روز : صداقت، نخستین بخش کتاب عشق است... توماس جفرسون



  



نوشته شده در تاریخ 90/7/23 ساعت 11:42 ع توسط farhad nadimi


خاطراتی از آیت الله بهجت ره

 آیت الله بهجت ره

مصاحبه حجةالاسلام والمسلمین استاد سید رضا خسروشاهى

با شناختی که در طی چند سال متوالی ازحضرت آیت الله بهجت کسب نموده ام، ویژگیهای اخلاقی خاصّی در ایشان مشاهده کردهام که به برخی از آنها اشاره میکنم.

دائم الذّکر بودن یکی از خصوصیّات بارز آیت الله بهجت دائم الذّکر بودن است.

 یک روزکه ایشان بعد از اقامه نماز جماعت از مسجد به طرف منزل می رفتند، رو به تعدادی از طلاّب که همراه و پشت سر ایشان حرکت میکردند نمودند و فرمودند: با من کاری دارید؟ گفتند: نه، می خواهیم چند قدمی همراهی حضرتعالی نصیب ما بشود.

 ایشان فرمودند: من از مسجد تا منزل برنامه ذکر خاصّی برای خود دارم، ولی چون فکر میکنم شما با من کاری دارید ذکر را متوقّف میکنم، و وقتی به منزل میرسم میبینم برنامه ام کامل انجام نشده است وناراحت میشوم.

فکر کردن قبل از سخن گفتن از دیگر ویژگیهای بارز ایشان آن است که هرگاه می خواهند مطلبی را بفرمایند علاوه بر رعایت مقتضای حال، نخست درباره سخنی که می خواهند بفرمایند فکر می کنند.

 حتّی در این زمینه فکر میکنند که مطلب را چگونه و در چه قالب و جملاتی بگویند به گونهای که هم کوتاه باشد و هم رساتر مطلب را افاده بکند.

دوری از غفلت از جمله خصوصیّات دیگر ایشان آن است که یک لحظه از عمر خویش را به غفلت سپری نمی کنند و برای تمام اوقاتشان برنامه ای خاصّ دارند.

اهل کرامت ایشان مقامی بس والای معنوی را دارا هستند، و صدور کرامت ره اورد آن است که به یک نمونه از آن بسنده میکنیم:

از یکی از طلاّب که اینک در قید حیات است شنیدم که میگفت:بعد از ازدواج خانه ای در قم اجاره کردم، ولی پس از استقرار در منزل از نظر مالی دچار تنگدستی عجیبی شدیم و روزی رسید که به قدری دست مان تنگ شد که حتّی غذای شب را نداشتیم و در این فکر بودیم که چگونه آن را تهیه کنیم، و از سوی دیگر در شرایطی بودم که نمی توانستم از کسی قرض بگیرم.

 از خانه بیرون آمدم و به منظور زیارت، روانه حرم حضرت معصومه(علیها السلام) شدم، پس از زیارت و هنگام خداحافظی دیدم کسی از پشت سر من آمد و یک مقدار پول به من داد و گفت: این باید به شما برسد و رفت.

 برگشتم دیدم ایشان آیت الله العظمی بهجت است، در حالی که اصلاً به ایشان اظهار نیازی نکرده بودم.شبیه این قضّیه را از یکی دیگر از طلاّب نیز شنیده بودم.

 بنده پس از شنیدن این دو جریان به یاد مطلبی افتادم که آیت الله بهجت فرموده بودند و آن اینکه:

 «آیا میشود مولایمان از ما بی خبر باشد یا ما را به حال خودمان وابگذارد؟!» و تأکید میکردند که طلبه ها باید به وظایف خود عمل کنند و نگران چیز دیگری نباشند، خود مولا و آقای ما مواظب ماست، اینطور نیست که ما را از چشم بیندازد.

 دیدگاه بزرگان و علما درباره ایشان چیست؟

 مجموعه ویژگی های گذشته و دیگر خصوصیّات، ایشان را به عنوان یک عالم ربّانی در نظر ما جلوه گر میسازد; از این رو علما و بزرگان نیز به ایشان عنایت ویژه دارند.

 به عنوان مثال یادم هست که روزی علاّمه محمّدتقی جعفری ـ رضوان الله تعالی علیه ـ آمده بودند ملاقات ایشان، بعد از ملاقات هنگام خارج شدن از منزل آقا، بنده را در بین راه دیدند.

 و فرمودند: «اینکه در روایات آمده که: «هر کس در چهل روز با عالم ملاقات نکند، ماتَ قَلْبُهُ(39)» و همچنین: «زِیارَةُ الْعُلَماءِ اَحَبُّ اِلَی اللّهِ مِنْ سَبْعینَ طَوافاً حَوْلَ الْبَیْتِ»(40)

مصداق بارز علماء ایشان هستندو نیز میفرمودند:

«نفْسِ دیدن و ملاقات کردن ایشان خودش سر تا پا موعظه و هشدار دهنده است.

من هر وقت آقا را میبینم تا چند روز اثر این ملاقات در من باقی است.»

 در طول مدّتی که با آیت الله بهجت آشنا بودید چه تذّکرات و موعظه هایی داشتند که نقل آن برای دیگران نیز مفید است؟

 مطالب فراوان، که به برخی از آنها اشاره میکنیم:

قدم اوّل در سیر الی الله آیت الله بهجت می فرمودند: قدم اوّل در سیر الی الله و در مسیر تقّرب به خدا این است که انسان در همان حالی که متوجّه خودسازی میشود یک مسافت و فاصله ای با مولای خود دارد، نخست باید مواظب باشد که حدّاقل اگر نزدیکتر نشد فاصله ای را که با مولا دارد بیشتر نشود و سعی کرده موقعیّتی را که دارد حفظ کند. تا بعد کم کم به جلو حرکت و خود را به مولا نزدیکتر نماید.

گرفتن تأییدیه و امضاء از امام زمان (عج)ایشان در بیاناتشان میفرمودند:

 ما طلاّب باید در این فکر باشیم که چگونه میتوانیم یک امضا و تأییدی از مولایمان حضرت ولی عصر(عج) بگیریم؟ یعنی چگونه درس بخوانیم و چگونه رفتار کنیم که مولایمان ما را امضاء و تأیید کند؟ یک طلبه همیشه چه در اوان تحصیل و چه بعد از فراغ از تحصیل باید همّ و غمّش و فکرش این باشد که رفتارم، کردارم گفتارم چگونه باشد که آقا مرا تأیید کند.

اگر طلبه ای همیشه به این فکر باشد و در این مسیر حرکت کند که امضای آقا را بگیرد، دچار هیچ انحرافی نخواهد شد، نه در کردارش و نه در گفتارش و نه در رفتارش، و خلاف زی و شأن از او سر نمیزند و چنین طلبه ای هرگز دچار سردرگمی و بحران نخواهد شد.

 اجتناب از صفات رذیله آیت الله بهجت خیلی تأکید داشتند بر اجتناب از صفات رذیله و می فرمودند که: مثلاً سجده طولانی از عباداتی است که کمر شیطان را میشکند، اما کسی که سجده طولانی انجام میدهد باید مواظب باشد که مرتکب ریا نشود، و به عنوان طنز و مثال میفرمودند:

 بعد از سجده باید جلوی آینه بایستد و ببیند آیا جای مهر در پیشانی اش نقش بسته یا نه؟ اگر نقش بسته بود مقداری بمالد تا اینکه به صفت رذیله ریا مبتلا نشود.

کنترل زبان

 ایشان خیلی تأکید میکردند بر کنترل زبان و می فرمودند: باید زبان را کنترل کنیم به صورتی که باید 24 ساعت تأمّل و اندیشه کنیم و یک ساعت صحبت کنیم، بلکه شاید یک ساعت هم زیاد باشد.

 


تهیه و تنظیم : گروه حوزه علمیه تبیان ، محمد حسین امین

منبع : کتاب بهجت عارفان



  





طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ